اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ضأط

نویسه گردانی: ḌAṬ
ضأط. [ ض َ ءَ ] (ع مص ) هر دو دوش و بازوان را حرکت دادن در رفتن . (منتهی الارب ). جنبانیدن دو دوش و تن . (منتخب اللغات ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۳۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۶ ثانیه
ذات السلاسل . [ تُس ْ س َ س ِ ] (اِخ ) رجوع به ابوعون عبدالملک در همین لغت نامه شود.
ذات السلاسل . [ تُس ْ س َس ِ ] (اِخ ) ابرق ذات السلاسل ، موضعی است بدیار عرب .
ذات السلاسل . [ تُس ْ س َ س ِ ] (اِخ ) نام موضعی به مشارق بزمین بلحا و عذره و بدانجا پس وادی قری بزمین جذام . و میدانی گوید نام آبی است ...
ذات الشعبین . [ تُش ْ ش َ ب َ ] (اِخ ) یکی از وادیهای علاة به یمامه است و مخلافی است به یمن . (معجم البلدان ).
ذات السواسی .[ تُس ْ س َ ] (اِخ ) کوهی است بنی جعفربن کلاب را و اصمعی گوید: ذات السواسی شعبی است بنصیبین از ینوف یا آب راهه هاست که در ینو...
ذات الجواشن . [ تُل ْ ج َ ش ِ ] (اِخ ) نام زره قیس بن زهیر است که از احیحةبن جلاح بستده بود و ربیعبن زیاد آن را به غصب ببرد. (المرصع).
ذات الاماحل . [ تُل ْ اَ ح ِ ] (اِخ ) یاقوت گوید گمان برم موضعی بنزدیک مکة است . یکی از حضریون گوید : جاب َ التنائف من وادی السکاک الی ذات ا...
ذات الجنادع . [ تُل ْ ج َ دِ ] (ع اِ مرکب ) بلا. سختی . داهیة.
ذات الامراد. [ تُل ْ اَ ] (اِخ ) موضعی است .
ذات الامرار. [ تُل ْ اَ ] (اِخ ) موضعی است .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.