ضبر
نویسه گردانی:
ḌBR
ضبر. [ ض َ ] (ع مص )فراهم آوردن اسب پایها را تا برجهد. || پشتاره کردن و یکجای نمودن کتابها. (منتهی الارب ). دسته کردن کتاب و آنچه بدان ماند. (تاج المصادر). || بترتیب چیدن سنگها و بر هم نشانیدن . (منتهی الارب ). بر هم نشاندن سنگ و جز آن . (منتخب اللغات ).
واژه های همانند
۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
زبر زیر کردن . [ زَ ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) واژگون ساختن بناء. ویران ساختن خانه . برهم زدن وضع و حالتی . باطل ساختن نقشه . از بین بردن آرام...
نام زیر و زبر کردن . [ رُ زِ ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از محو و ناپدید کردن نام . (بهار عجم ) (از آنندراج ) : نامه ٔ معرب به کسر دشمن و فتح...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.