طاوس
نویسه گردانی:
ṬAWS
طاوس . [ وو ] (اِخ )نام زوجه ٔ اصفهانی فتحعلیشاه قاجار که وی تخت طاوس دوم را بنام وی ساخته است .
واژه های همانند
۶۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
طاوس مشرق خرام . [ وو س ِ م َ رِ خ ِ / خ َ / خ ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب است و آسمان را نیز گویند. (برهان ).
طاوس پران اخضر.[ وو پ َ ن ِ اَ ض َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه ازفرشتگان باشد و ستارگان را نیز گفته اند. (برهان ).
طاوس آبگون خضرا. [ وو س ِ ن ِ خ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان است . (مجموعه ٔ مترادفات ص 10).
طاووس . [ وو ] (معرب ، اِ) رجوع به طاوس شود.
تعوث . [ ت َ ع َوْ وُ ] (ع مص ) سرگشته گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تحیر. (اقرب الموارد).
ملک طاووس . [ م َ ل َ ] (اِخ ) نام شیطان است نزد علی اللهیان . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).نام شیطان نزد یزیدیها که او را می پرستند، اما نه ...
خان طاووس . (اِخ ) دهی است از دهستان دول بخش حومه ٔ شهرستان ارومیّه . واقع در 59 هزارگزی جنوب خاوری ارومیّه و 8 هزارگزی باختر شوسه ٔ ارومی...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
توز یا توج که همچنین طاووس هم نامیده شده در فارس قدیم و از توابع شاپورخوره در ۳۲ فرسنگی شیراز و با فاصله ۱۲ فرسنگی از جنابه یا بندر گناوه فعلی و تقریب...
خانقاه طاووس . [ ن َ / ن ِ هَِ ] (اِخ ) نام خانقاهی بوده است که بجانب خانقاه سعدالدین گمشتکین خادم در حلب قرارداشته و امروز داخل کاروانس...