طاهر
نویسه گردانی:
ṬAHR
طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن خالدبن نزاربن المغیرةبن سلیم ، ابوالطیب الغسانی الایلی . طاهر به «سرمن رای » فرود آمد، و در آن شهر از پدر خود و آدم بن ابی ایاس روایت حدیث کرده یحیی بن محمدبن صاعد، و حسن بن محمدبن شعبه ، و محمدبن القاسم الکوکبی ، و اسماعیل بن العباس الوراق ، و محمدبن مخلد العطار، و محمدبن جعفر المطیری ، از او روایت کرده اند. او مردی ثقه بود. ابن ابی حاتم گوید: پدرم در ضمن نامه ای که از سامرا برای من فرستاده بود، بتقریبی نامی از طاهر غسانی ایلی برده ، و او را بجمله ٔ «و هو صدوق » توصیف کرده بود. خبر داد ما را ابوعمر عبدالواحدبن محمدبن عبداﷲبن مهدی ، خبر داد ما را محمدبن مخلد العطار، خبر داد ما را طاهربن خالد، خبر داد ما را پدرم ، خبر داد ما را ابراهیم بن طهمان ، خبر داد مرا عامربن عبدالواحد، از صعصعةبن معاویة، از ابی ذر که او گفت پیغمبر صلی اﷲ علیه و آله و سلم فرمود ما من مسلم ینفق من ماله زوجین فی سبیل اﷲ الادعته الجنة هلم هلم - خبر داد ما را سمسار، خبر داد ما را صفار، حدثنا ابن قانع، که طاهربن خالدبن نزار، در سال 260 هَ . ق . در شهر سر من رای وفات یافت . خبر داد ما را عبیداﷲبن احمدبن شاهین از پدرش که گفت در نوشته ٔ جدم یافتم که گفته است از احمدبن محمدبن بکیر شنیدم که گفت طاهربن خالدبن نزار، در سال 263 هَ . ق . وفات یافت . خبر داد مرا احمدبن محمد العتیقی ، خبر داد ما را علی ّبن عبدالرحمن بن احمدبن یونس بن عبدالاعلی المصری ، خبر داد ما را پدرم که گفت طاهربن خالدبن نزار ایلی در بغداد به سال 263 هَ .ق . زندگانی را بدرود گفت . جز دو روایت اخیر، دیگران نیز چنین گفته اند. جز آنکه در روایت خود افزوده اند که فوت او در ماه شعبان بوده است . (تاریخ خطیب ج 9 ص 355) و در لسان المیزان آمده است : طاهربن خالدبن نزار ایلی ، راستگو است و او را احادیث منکر نیز هست . ابن ابوحاتم گوید با پدرم در سامره از او حدیث نوشتم واو راستگو است . دولابی گوید: برای او کتاب میخریده وبسوی وی میفرستاده و به وی خبر میداده است -انتهی . و ابن عدی گوید او را از پدرش افرادات و غرایبی است .و خطیب گوید محدثی ثقه است . و دارقطنی گوید او و پدرش ثقه اند -انتهی . و هم ابن عدی گوید طاهربن خالدبن نزاربن مغیرةبن سلیم پدرش مکنی به ابویزید و کنیه ٔ خود وی ابوالطیب بوده است . (لسان المیزان ج 3 ص 206).
واژه های همانند
۱۸۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۶ ثانیه
طاهر تنکابنی . [ هَِ رِ ت ُ ن َ / ن ُ ب ُ ] (اِخ ) فرزند میرزا فرج اﷲ تنکابنی (1280 - 1360 هَ . ق .) دانشمند و فاضل معروف که از قرار مذکور در حکمت...
طاهر طالقانی . [ هَِ رِ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) از شعرای پارسی زبان و این شعر از اوست :جز لاله دلی داغ نشد بهر هلاکم نگریست بجز شمع کسی بر سر خاکم ...
ابن ابی طاهر. [ اِ ن ُاَ هَِ ] (اِخ ) ابوالفضل احمدبن ابی طاهر، و نام ابوطاهر طیفور ۞ است ، از ابناءخراسان ۞ . ادیب و مورخ مشهور، اصلاً ایرا...
رباط ابن طاهر. [ رُ طِ اِ ن ِ هَِ ] (اِخ ) نام رباط (کاروانسرایی ) بین دهستان و فراوه ٔ گرگان واقع در 7فرسنگی دهستان . رجوع به ترجمه ٔ مازندران...
مطهر بن مطهر (یا طاهر) مقدسی از مورخان و مولفان قرن چهارم هجری است. فهرست مندرجات ۱ - آثار ۲ - محتوای کتاب مقدسی ۲.۱ - محتوای فصلها ۲.۲ - تمایز با دی...
طاهر وقایعنگار. [ هَِ رِ وَ ی ِ ن ِ ] (اِخ ) وقایعنگار قمی . معروف به میرزا محمدطاهر وقایعنگار سلاطین صفویه در اواخر عصر شاه عباس و اوایل عصر شا...
طاهر غسانی ایلی . [ هَِ رِغ َس ْ سا ] (اِخ ) رجوع به طاهربن خالدبن نزار شود.
طاهر ذوالیمینین . [ هَِ رِ ذُل ْ ی َ ن َ] (اِخ ) رجوع به طاهربن الحسین و ذوالیمینین شود.
طاهر سر و علانیه . [ هَِ رِ س ِرْ رُ ع َ ی َ / ی ِ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) کسی باشد که در ایفای حقوق حق و خلق ، برای آنکه مراعات هر دو جانب را...
امیر یحیا یا ابوالحسن یا ابوالمظفر طاهر ابن فضل ابن محمد محتاج چغانی، یکی از امرای آل محتاج چغانیان است. او معاصر و پسر عم امیرابوالمظفر فخرالدوله احم...