اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

طاهر

نویسه گردانی: ṬAHR
طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن طاهربن عمر الطبری القاضی الفقیه الشافعی . کنیتش ابوالطیب . مردی ثقه وراستگو و متدین و پرهیزکار و آشنا به اصول و فروع فقه بود، وی محقق در علم ، سلیم الصدر، و نیکخوی ، با مذهبی استوار و صحیح بود، بر طریق فقها شعر میگفت . یکصدودو سال عمر یافت بی آنکه اختلالی در عقل یا تغییری در فهم او راه یابد فتوی میداد، و خطاء فقها را استدراک میکرد، و تا پایان عمر در بغداد بود، و همواره درموکب خلفا به دارالخلافه حضور می یافت . در آمل نزد ابوعلی زجاجی از یاران ابن القاص ، فقه فرا گرفت . نزد ابوسعد اسماعیلی و ابوالقاسم بن کج نیز مدتی در گرگان تلمذ داشت . سپس به نیشابور رفته ، ابوالحسن ماسرجسی رادریافت ، و چهار سال مصاحب او بود و فقه را نزد او نیز تکمیل کرد. سپس رهسپار بغداد گردید. و در مجلس درس شیخ ابوحامد اسفراینی حاضر شد. شیخ ابواسحاق شیرازی نزد صاحب ترجمه به فراگرفتن علم اشتغال یافت ، و میگفت مابین کسانی که نزد آنها شاگردی کرده ام ، از قاضی طبری ، کسی را در اجتهاد کاملتر، و در تحقیق دقیقتر و در نظر نیکوتر نیافتم . قاضی طبری ، مختصر مزنی ، و فروع ابوبکربن الحدّاد المصری را شرح کرد. و در اصول و مذهب و خلاف و جدل نیز تصنیفات بسیاری کرده . شیخ ابواسحاق گفته است بیش از ده سال ملازم مجلس قاضی طبری بودم ، و به اذن و اجازه ٔ او برخی از اصحاب او را درس میگفتم ، و مرا در حلقه ٔ او رتبتی خاص بود. قاضی طبری در بغداد توطن جسته ، و پس از مرگ ابوعبداﷲ الضمیری و متولی امر قضاء ربع کرخ بغداد گردید، و تا هنگام وفاتش به امر قضا اشتغال داشت . مولد او در آمل به سال 348 و وفاتش در دهم ربیعالاول سال 450 هَ . ق . بود.یک روز بعد از وفاتش او را در مقبره ٔ باب حرب مدفون ساختند و در مسجد جامع منصور بر او نماز گذاردند. چنانکه صاحب کتاب وَفیات الاعیان نقل کرده است . (روضات الجنات ص 338). ابن خلکان در وَفیات گوید: سمعانی درذیل آورده که ابواسحاق علی بن احمدبن الحسین بن احمدبن الحسین بن محمویة الیزدی را دستار و پیراهنی بود مشترک مابین او و برادرش . به این معنی که هر وقت یکی از دو برادر از خانه بیرون میشد، آن دستار و پیراهن را به کار میبرد، و برادر دیگر در خانه می نشست ، و بالعکس . سمعانی گوید روزی با علی بن الحسین الغزنوی الواعظ بخانه ٔ ابواسحاق بن محمویه رفتیم سلامی دهیم . دیدیم برهنه است و اِزاری بخود پیچیده . او خود از برهنگی عذر خواست و گفت ما وقتی جامه های خود را میشوئیم مدلول شعر قاضی ابوالطیب الطبری درباره ٔ ما صادق آید:
قوم اذاغلواثیاب َ جمالهم
لبسواالبیوت َالی فراغ الغاسل

(ابن خلکان چ تهران ص 253).


از تألیفات او نیز مختصری است درمولد شافعی ، و تراجم احوال جمعی از اصحاب او. در کشف الظنون هم کتابی بنام «مخرج » از تألیفات صاحب ترجمه ایراد کرده است . و رجوع به تاریخ خطیب بغداد ج 9 شود. او راست : شرح مختصر مزنی در فقه محتوی یازده جزءو نیز او را اشعاری است . (الاعلام زرکلی ج 2 ص 444).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۸۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
طاهر جزری . [ هَِ رِ ج َ زَ ] (اِخ ) شدادبن ابراهیم بن حسن ، ابوالنجیب الملقب بالطاهر الجزری . ثعالبی در تتمةالیتیمة درباره ٔ او گوید: سالخورده ...
شاه طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن رضی الدین اسماعیل الحسینی الکاشانی . از سادات انجدان قم و در همدان به دنیا آمد و در شهر کاشان به افاده مشغول...
طاهر علوی . [هَِ رِ ع َ ل َ ] (اِخ ) معروف به میرزا طاهر علوی . درتذکره ٔ نصرآبادی شرح حال وی بدینسان آمده است : جوان قابل صالحی است . در تح...
طاهر رمزی . [ هَِ رِ رَ ] (اِخ ) رئیس معلمین دانشکده ٔ صنایع شهر خرطوم ، در بخش «برادة». او راست : «دررالاستفادة، فی فن البرادة» این کتاب در مطب...
طاهر دبیر. [ هَِ رِ دَ ] (اِخ ) وی نخست صاحب برید و از خاصان مسعود غزنوی بود، و مکانتی بسزا داشت . چون مسعود بسلطنت رسید، و از ری بجانب خراس...
طاهر دکنی . [ هَِ رِ دَ ک َ ] (اِخ ) معروف به شاه محمد طاهر فرزند سید مهدی دکنی متوفی به سال 956 هَ . ق . او راست : تفسیر شاه محمد طاهر که ح...
طاهر و نجس . [ هَِ رُ / وَ ن َ ج ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) این لفظ برای اشخاص و حیوانات وسایر اشیای مستعمل است ، و هر آن کس که قصدش اشترا...
قائید طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان برده سَرِه بخش اشترنیا و در کنار راه مالرو مل میان به اشترنیان و در جلگه واقع است .هوای آن مع...
طاهر هراتی . [ هَِ رِ هََ ] (اِخ ) اصل او از هرات و نشو و نمایش در قندهار بوده ، این شعر از اوست :خوش آنکه بپرسی دل دیوانه ٔ ما راروشن کنی ا...
طاهر مشهدی . [ هَِ رِ م َ هََ ] (اِخ ) میرزا محمدطاهر مشهور به وزیرخان برادر میرزا محمدرفیعبن محمد مشهدی ، متخلص به باذل متوفی به سال 1124 یا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.