طرار
نویسه گردانی:
ṬRʼR
طرار. [ طَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان وزرق بخش داران شهرستان فریدن ، واقع در 6 هزارگزی جنوب داران متصل به راه داران به سمندگان . دامنه ٔ کوه ، سردسیر با 329 تن سکنه . آب آن از قنات و چشمه . محصول آنجا غلات ، حبوبات . شغل اهالی زراعت . راه آن مالرو است و دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
طرار. [طَرْ را ] (ع ص ) کیسه بر. (منتهی الارب ) (مجمل اللغة).بمعنی عیار است که کیسه بر باشد. (برهان ). گره بر. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). دزد. (...
طرار. [ طِ ] (ع اِ) ج ِ طرة.
طرار. [ طُ ] (اِخ ) شهرکی است [ بماوراءالنهر ] که اندر وی مسلمانان و ترکانند و جای بازرگانان است . (حدود العالم ). مخفف اطرار و رجوع به طرارب...
حجر طرار. [ ح َ ج َ رِ طَرْ را ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حجر مشقق . رجوع بحجر مشقق شود.