طریقة
نویسه گردانی:
ṬRYQ
طریقة. [ طَ ق َ ] (اِخ ) نام کاهنه ٔ حمیریة که زوجه ٔ امروءالقیس بن عمرو ملقب به ماءالسماء بود. وی هنگامی که سطیح و شق متولد گشتند آن دو مولود را طلبید و آب دهن خود در دهن ایشان نهاد و گفت این دو پسردر کهانت قائم مقام من خواهند شد و همان لحظه خود وفات یافت . رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 271 شود.
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
طریقة. [ طِرْ ری ق َ ] (ع اِمص ) سستی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). الرخاوة و اللین . (اقرب الموارد). ومنه المثل : تحت طریقتک لَعِنْدَأوة؛ یعنی...
طریقة. [ طَ ق َ ] (ع اِ) راه . طریق . || حالت که بر آن باشی . یقال : مازال فلان علی طریقة واحدة؛ ای علی حالة واحدة. (منتهی الارب ) (آنندرا...
طریقه ٔ شمس . [ طَ ق َ / ق ِ ی ِ ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) عبارت است از دائرةالبروج ، چنانچه در ضمن لفظ دائره بیان آن گذشت . (کشاف اصطلا...
طریقه ٔ نیره . [ طَ ق َ / ق ِ ی ِ ن َی ْ ی ِ رَ / رِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بودن قمر است میان درجه ٔ شرف آفتاب و شرف خود.
طریقه ٔ محترقه . [ طَ ق َ / ق ِ ی ِ م ُ ت َ رِ ق َ / ق ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نزد منجمین مدت طی کردن قمر مسافت این پانزده درجه از نوزدهم...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.