اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

طوال

نویسه گردانی: ṬWʼL
طوال . [ طَوْ وا ] (ع ص ) نیک دراز. (منتهی الارب ). سخت دراز. بسیار دراز. (منتخب اللغات ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
طوال . [ طُ ] (ع ص ) ۞ دراز. (منتهی الارب ).- طوال الدهر . رجوع به طَوال الدهر ذیل طَوال شود.
طوال . [ طِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ طویل . (منتهی الارب ). رجوع به طویل شود.- سبع طوال ؛ هفت سوره ٔ درازتر قرآن از اول و آن بقره و آل عمران و نسا...
طوال . [ طَ ] (ع اِ) غایت زمانه . گویند: لااتیک طوال الدهر (و یضم ) و یقال طال طوالک و طیالک (بالکسر) ایضاً؛ ای عمرک او مکثک او غیبتک . (منت...
سبع طوال . [ س َ ع ِ طِ ] (اِخ ) مراد از سبعه ٔ معلقات است . (غیاث ) (آنندراج ) : گویمت گر کنی ز من توسؤال این نکوتر بسی ز سبع طوال ۞ .|| هف...
توعل . [ ت َ وَع ْ ع ُ ] (ع مص ) برآمدن بر کوه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.