ظاهر
نویسه گردانی:
ẒAHR
ظاهر. [ هَِ ] (اِخ ) تمُربُغا یا تیموربوغا (الملک الظاهر). شانزدهمین سلطان از ممالیک برجی مصر در 872 هَ . ق . او پس ازسیف الدین ایل بیگ به حکومت رسید، ولی بعد از دو ماه دست وی را از حکومت کوتاه ساختند و به دمیاطه نفی شد. وی مردی دیندار و صالح بود. (قاموس الاعلام ترکی ).
واژه های همانند
۴۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
ظاهر. [ هَِ ] (ع ص )نعت فاعلی از ظهور. آشکار. پدیدار. هویدا. معلوم . واضح . روشن . عیان . باهر. مرئی . پدیدآینده . نمودار. بیان کننده . پدید. زمم ...
ظاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ناحیه ٔ بزرگی است در فسطاط مصر و وجه تسمیه آن است که چون عمروبن العاص از اسکندریه بازگشت و طرح فسطاط بریخت ، جمعی ا...
ظاهر. [ هَِ ] (اِخ ) (الملک الَ ...) نوزدهمین سلطان ممالیک برجی . در 904 هَ . ق . پس از ملک ناصر ابوالسعادات محمدبن قایت بیگ اشرف ، به کوشش ...
ظاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن ابی منصور الحاکم ،مکنی به ابوالحسن و ملقب به الظاهر لاعزاز دین اﷲ. هفتمین خلیفه ٔ فاطمی . او در 27 شوال 411 هَ . ق . ...
ظاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن عمربن ابی زیدان (1106 - 1196 هَ . ق .). مردی زیرک و شجاع بود. اصل وی از مدینه است و یکی از نیاکان او به فلسطین ...
ظاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن محمدبن یوسف غزنوی . او راست : کتاب مجمل الاسماء که در پایان سال 561 هَ . ق . در دمشق به اتمام رسانیده و آن مشتمل...
ظاهر. [ هَِ ] (اِخ ) احمدبن علی بن العمربن محمدبن عبداﷲ، ابوعبداﷲ العلوی الحسینی . نقیب علویان به بغداد.وی حدیث بسیار استماع و روایت کرده ...
ظاهر. [ هَِ ] (اِخ ) بیبَرس بن عبداﷲ، السلطان الاعظم قسیم امیرالمؤمنین رکن الدین ابوالفتح البندقداری الصالحی ، ملقب به الملک الظاهر. از مم...
ظاهر. [ هَِ ] (اِخ ) سیف الدین (الملک الَ ...)، مکنی به ابوسعید چقمق . دهمین سلطان ممالیک برجی مصر. او در سال 842 هَ . ق . به اتفاق امرا و ...
ظاهر. [ هَِ ] (اِخ ) سیف الدین (ملک الَ ...) برقوق . از ممالیک برجی مصر. در سال 785 هَ . ق . امراء بالاتفاق وی را به جای ملک صالح حاجی بیک ...