ظاهر
نویسه گردانی:
ẒAHR
ظاهر. [ هَِ ] (اِخ ) تمُربُغا یا تیموربوغا (الملک الظاهر). شانزدهمین سلطان از ممالیک برجی مصر در 872 هَ . ق . او پس ازسیف الدین ایل بیگ به حکومت رسید، ولی بعد از دو ماه دست وی را از حکومت کوتاه ساختند و به دمیاطه نفی شد. وی مردی دیندار و صالح بود. (قاموس الاعلام ترکی ).
واژه های همانند
۴۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
زاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابوعلی سرخسی ، ابن احمد فقیه سرخس . (تاج العروس ). یاقوت آرد: امام ابوعلی زاهربن احمدبن محمدبن عیسی ۞ سرخسی ازقدمای...
زاهر.[ هَِ ] (اِخ ) ابن حزام اشجعی صحابی است . (منتهی الارب ) (تاج العروس ). ابن حجر گوید: زاهربن حرام (با راء) اصح است و من خود نیز در تا...
زاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن رستم مکنی به ابوشجاع . رجوع به اصفهانی شود.
زاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن طاهر شحامی فرزند محمدبن ابوالقاسم نیشابوری محدث متوفی در 533 هَ . ق . و کتاب تحفة عیدالفطر را تصنیف کرده است . (از ...
زاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن مالک یکی از مردان جنگی واقعه ٔ یوم السلی (از ایام معروف حروب قیس در جاهلیت است ). رجوع به العقد الفرید...
زاهر. [هَِ ] (اِخ ) ابن محمدبن فقیه زاهری مکنی به ابی العباس محدث است . احمدبن محمدبن اسماعیل بشاری خرجردی ازوی نقل حدیث کرده است . (...
زاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن معبدبن عبداﷲبن هشام التیمی مکنی به ابوعقیل از کسانی است که درک صحبت [حضرت رسول ص ] کرده و از ابن عمروبن زبی...
زاهر. [ هَِ ] (اِخ ) داود معروف به الملک الظاهر مکنی به ابوسلیمان و ملقب به محیی الدین ، فرزند پادشاه مجاهد، اسدالدین شیرکوه (صاحب حمص ) اب...
زاهر. [ هَِ ] (اِخ ) محمدبن عمر بلخی مکنی به ابوعلی شاعر است و در کودکی از وطن خویش [بلخ ] دور شد و به عراق و شام سفر کرد و بتقلید گروهی ...
زاهر طائی . [ هَِ رِ ئی ی ] (اِخ ) ابن اسود مکنی به ابوعمارة کوفی است وشیخ طوسی در کتاب رجال خود، وی را در شمار اصحاب حضرت جعفر الصادق (...