گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ظلم نویسه گردانی: ẒLM ظلم . [ ظَ ل َ ] (ع اِ) کالبد. || کوه . ج ، ظُلوم . || لَقیته ادنی ظَلم أو ادنی ۞ ذی ظَلم ؛ أی اول کل شی ٔ أو حین اختلط الظلام أو ادنی ظلم القرب أو القریب . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی زلم زلم . [ زَ ل َ ] (ع اِ) جانوری است مانند گربه . ج ، ازلام . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جانوری مانند گربه ٔ اهلی و خردتر از آن . (ناظم الاطباء).... زلم زلم . [ زُ ل َ ] (ع اِ) سم شکافته یا آنچه از پس ظلف است . || جانوری است مانند گربه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). واحد الوِبار. ج ، از لام . ... زلم زیمبو زلم زیمبو. [ زَ ل َ ب ُ ] (اِ) لوازم غیرمفید و بیهوده و کم فایده و خوارمایه و اندک بها که در هر خانه ٔ قدیمی یافت میشود. (فرهنگ عامیانه ٔ جمال ز... زلم زینبو زلم زینبو. [ زَ ل َزیم ب ُ ] (اِ) زلم زیمبو. رجوع به ماده ٔ قبل شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود