اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عالی

نویسه گردانی: ʽALY
عالی . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بیضا بخش اردکان شهرستان شیراز. واقع در 28هزارگزی جنوب خاوراردکان و سه هزارگزی راه فرعی زرقان به بیضا و دارای 36 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۶۳ ثانیه
علی جرجانی . [ ع َ ی ِ ج ُ ] (اِخ ) ابن محمد جرجانی حنفی ، مکنّی به ابوالحسن . او کتاب اجناس احمدبن محمد ناطقی را بر ترتیب کافی مرتب کرد. ...
علی ثمیری . [ ع َ ی ِ ث ُ م َ ] (اِخ ) ملقّب به کمال الدین .وی در اوایل سلطنت سلطان محمودبن محمدبن ملکشاه ، وزارت او را بر عهده داشت و بعد...
علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) وی شاعر بود و در سال 1286 هَ . ق . در سن هشتاد سالگی درگذشت . (از الذریعه ٔ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 753 بنق...
علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) (علی جلال ...). رجوع به علی جلال شود.
علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن عباس حسنی علوی دمشقی ، مکنّی به ابوالقاسم و مشهور به نسیب . رجوع به علی نسیب شود.
علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُس َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمد حسینی جویمی شیرازی شافعی ، ملقّب به نورالدین . رجوع به علی جویمی شود.
علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن ابی بکربن خلیفه ٔ همدانی حسینی یمانی شافعی ، مشهور به ابن ازرق و ملقّب به موفق الدین و نورالدین...
علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن ابی طالب بن عبدالمطلب حسینی همدانی نجفی . رجوع به علی همدانی شود.
علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ )ابن احمدبن حسین حسینی علوی آملی ، ملقّب به ممتازالعلماء و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی آملی شود...
علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن ابراهیم حسینی مشهدی احسایی ، ملقّب به جمال الدین . رجوع به علی احسایی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.