اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عالی

نویسه گردانی: ʽALY
عالی . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بیضا بخش اردکان شهرستان شیراز. واقع در 28هزارگزی جنوب خاوراردکان و سه هزارگزی راه فرعی زرقان به بیضا و دارای 36 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۴.۴۰ ثانیه
علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن عمربن سالم بن عبیداﷲبن حسن علوی حسینی زیدی شافعی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به ...
علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن معصوم بن نصیرالدین بن ابراهیم بن سلام اﷲبن مسعودبن محمدبن منصور حسنی حسینی ، مشهور ...
علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن احمد حسینی عاملی ، ملقّب به تاج الدین . رجوع به علی عاملی شود.
علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن زین العابدین حسینی سنجانی غروی ، مکنّی به ابوالفضائل و ملقّب به محدث . رجوع به علی ...
علی حسینی . [ ع َی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن حسن بن سلیمان بن سعدبن فرج اﷲبن علی بن سعدبن عبداﷲبن حماد حسینی جزائری نجفی (سید...)، مشهور به س...
علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن حسن بن علی بن لطف اﷲ حسینی قنوجی بخاری ، مشهور به صدیق حسن . رجوع به علی قنوجی شود.
علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن حسین بن محمدبن محمد حسینی عاملی جزینی ، مشهور به صائغ. رجوع به علی صائغ شود.
علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن خلف بن عبدالمطلب بن حیدربن محمدبن فلاح موسوی حسینی مشعشعی حویزی . محدث و مفسر و ادیب . رجوع به ...
علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن خلیفه ٔ حسینی مالکی . او راست : الریاض الخلیفیة، که منظومه ای است نونی و در آخر جمادی الثانی سال 11...
علی حسینی . [ ع َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن زین العابدین بن هاشم عراقی حسینی فاسی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی عراقی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.