عباس
نویسه گردانی:
ʽBAS
عباس . [ ع َب ْ با ] (اِخ ) ابن عبدالجلیل بن عبدالرحمان التغلبی . امیر یمانی . اصل او از جبل ذخر است و امارت زبید و عدن یافت . وی را همت عالی بود و ثروت بسیاری داشت از جمله آثار نیک او مسجدی است در ابیات حسین و مسجد قریه ٔ سلامه و مدرسه ای در ذخر. وی به سال 664 هَ . ق . به زبید درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۲۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
عباس آبادی . [ ع َب ْ با ] (اِخ ) حاج عبدالمطلب بن محمد حسین اصفهانی . از علماء اواسط قرن سیزدهم هجری قمری و از شاگردان شیخ احمد احسائی است ...
عباس غنوی . [ ع َب ْ با غ َ ن َ ] (اِخ ) عباس بن عمرو الغنوی . از امرای عباسی است که ولایت فارس یافت و به سال 287 هَ . ق . المعتضد او را عز...
عباس قلعه . [ ع َب ْ با ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قره باشلو بخش چاپشلو شهرستان دره گز. واقع در هشت هزارگزی شمال باختری قره باشلو و 1...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
عباس شاپوری نیز از به انزوا نشستگان دههء 1340 بود.چند هنرمند از نسل او،انزوایی چهل ساله را پذیرفتند و عجب اینکه از پی هم،جهان را بدرود گفتند:منصور ی...
عباس اکرامیاقدم[۱] با نام اصلی عباس شیرخدا[۱] (۱۲۹۴ در تهران – ۱۳۸۰ در لندن) آموزگار، روزنامهنگار و مربی فوتبال اهل ایران بود. وی بنیانگذار مکتب شاه...
عباس علیلو. [ ع َب ْ با ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان انگوت بخش گرمی شهرستان اردبیل . واقع در 24هزارگزی باختر تازه کند انگوت و 27هزارگزی ر...
عباس افندی . [ ع َب ْ با اَ ف َ ] (اِخ ) معروف به عبدالبهاء پسر ارشد میرزا حسین علی نوری معروف به بهاء اﷲ. بهائیان او را غصن اعظم خوانند. ع...
عباس اقبال . [ ع َب ْ با س ِ اِ ] (اِخ ) رجوع به اقبال ... شود.
عباس بلاغی . [ ع َب ْ با ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاردولی بخش مرکزی شهرستان مراغه . واقع در 81000 گزی جنوب خاور مراغه و یکهزارگزی خ...