عتاب
نویسه گردانی:
ʽTAB
عتاب . [ ع َت ْ تا ] (اِخ ) ابن ورقاء الریاحی . از شجاعان و از امیران عرب است و از امرای مصعب بن زبیر است . او را امارت اصفهان داد و به جنگ خوارج ری فرستاد به ری برفت و با خارجیان جنگی سخت کرد و ری را به قهر تصرف کرد و سپس حجاج او را به جنگ شیب بن یزید فرستاد و او با لشکریان بسیار از مردم شام و عراق با شیب نبرد کرد. و سرانجام در جنگی به سال 77 هَ . ق . به دست عامربن عمر تغلبی کشته شد. (از الاعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
اتعب . [ اَ ع َ ] (ع ن تف ) پرتعب تر.- امثال : اتعب من راکب فصیل .اتعب من رائض مهر .
اتآب . [ اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) شرم داشتن . || رسوا گردیدن . شرمنده شدن .