اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عثمان

نویسه گردانی: ʽṮMAN
عثمان . [ ع ُ ] (ع اِ) چوزه ٔشوات . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). فرخ الحباری . (اقرب الموارد). || بچه ٔ اژدها. || مار یا بچه ٔ مار. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
- ابوعثمان ؛ کنیت مار. (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
عثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قعله ٔ شاهین بخش پل ذهاب شهرستان قصرشیرین ، واقع در 12 هزارگزی جنوب خاوری سرپل ذهاب کنار راه فر...
عثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) کوهی است به مدینه بین آن و بین ذی المرة در راه شام از مدینه . (معجم البلدان ).
عثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) ابن ابی العاص بن بشربن عبد دهمان از ثقیف صحابی و از مردم طائف بود در وفد ثقیف اسلام آورد. رسول (ص ) او را عمل طائف ...
عثمان . [ ع ُ ](اِخ ) ابن مظعون بن حبیب بن وهب الجمحی مکنی به ابوالسائب . صحابی و از حکماء عرب جاهلیت بود. وی سیزدهمین مردی است که اسلام...
عثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) ابن محمدبن خالدبن زبیربن العوام معروف به عثمان الزبیری . در مدینه بهمراهی محمدبن عبداﷲبن حسن بر منصور عباسی خروج ...
عثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی شیبة الکوفی . معروف به ابن ابی شیبة و مکنی به ابوالحسن . از حُفّاظ حدیث است . او راست : المسند و التفسیر...
عثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) ابن قطن . در عراق با حجاج بن یوسف بود و بفرماندهی برخی از لشکریان او رسید و آخرین بار فرمانده لشکری بود که به جنگ ...
عثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) ابن عیسی بن منصور بلیطی مکنی به ابوالفتح از علمای ادب و اخبار بود و او را شعری است . در شهری نزدیک موصل متولد شد سپ...
عثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) ابن عیسی بن درباس مارانی ملقب به ضیاءالدین . از اعلم شافعیان درفقه بود نسبت او به بنی ماران است در مروج (نزدیک م...
عثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) ابن عمربن موسی التیمی ، قاضی و از مردم مدینه است . به سال 75 هَ . ق . نزد عبدالملک بن مروان رفت و در عهد مروان بن م...
« قبلی صفحه ۱ از ۱۰ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.