عروض
نویسه گردانی:
ʽRWḌ
عروض . [ ع ُ ] (ع مص ) پیش آمدن کسی را حاجت . (از منتهی الارب ). عارض شدن . ظهور. (آنندراج ) (غیاث اللغات ). طاری شدن . سانح شدن . عَرض . رجوع به عرض شود.
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
اروز. [ اُ ] (ع مص ) منقبض شدن ، چنانکه بخیلی با سؤال عطا. خود را درهم کشیدن . گرفته شدن ببخل . با هم آمدن . (تاج المصادر بیهقی ). فاهم شدن...
اروز. [ اَ ] (ع ص ) منقبض . || مجتمع. || ثابت . || بخیل .