عسم
نویسه گردانی:
ʽSM
عسم . [ ع َ س َ ] (ع مص ) خشک شدن دست و قدم و کج گردیدن آن . (از منتهی الارب ): عسم القدم و الکف ؛ مفصل و پیوندگاه دست یا پا خشک شد آنچنانکه کف قدم یا پا کج گردید، و چنین شخصی را در مذکر اعسم و در مؤنث عَسماء گویند. (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱۶۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
ابن اصم . [ اِ ن ُ اَ ص َم م ] (اِخ ) طبیبی از مردم اسپانیا. در اشبیلیه بمعالجه ٔ مَرْضی ̍ اشتغال می ورزیده و تا اوایل مائه ٔ ششم هجری میزیس...
ابن عاصم . [ اِ ن ُ ص ِ ](اِخ ) ابوطالب مفضل بن سلمةبن عاصم لغوی ، بمذهب کوفیین . ازجمله ٔ فتح بن خاقان بمائه ٔ سیم هجری . او ابن الاعرابی و...
ابن عاصم . [ اِ ن ُ ص ِ ] (اِخ ) قاضی الجماعه ابوبکر محمدبن محمد عاصم القیسی . نحوی و فقیه مالکی . مولد او غرناطه در 760 هَ .ق . در بدایت عمر...
حسین اصم . [ ح ُ س َ ن ِ اَ ص َ ] (اِخ ) ابن علی ملقب به معین الدین (الملک ) اصم . صاحب دیوان سنجر. (آثار الوزراء) (دستور الوزراء) (حبیب السی...
حصن عاصم . [ ح ِ ن ِ ص ِ] (اِخ ) نقطه ای در سرزمین یمامه . (معجم البلدان ).
اسم مکان . [ اِ م ِ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اسم مکان ، اسمی است که دال بر مکان و محل باشد. در فارسی برای ساختن اسم مکان یکی از اد...
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: نامبادراو nâmbâdrâv (نام + بادراو: معطوف. «کردی») **** فانکو آدینات 09163657861
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: نامهافگر nâmhâfger (نام + هافگر: منسبوب از کردی: هاوگر) **** فانکو آدینات 09163657861
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: نامکمبیگ nâmkambig (نام + کمبیگ: مقصور. «پارتی») **** فانکو آدینات 09163657861
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: نامسیست nâmsist (نام + سیست: منقوص. «مانوی») **** فانکو آدینات 09163657861