عصاب
نویسه گردانی:
ʽṢAB
عصاب . [ ع َص ْ صا ] (ع ص ) ریسمان بر و ریسنده . (از منتهی الارب ). ریسمان گر و ریسنده . (آنندراج ). بسیار ریسنده . (ناظم الاطباء). غزّال . (اقرب الموارد). || ریسمان فروش . (ناظم الاطباء). گلابه ریسمان فروش . (دهار). || کلاه فروش . (ملخص اللغات حسن خطیب ).
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
آس آب . (اِ مرکب ) آب آسیا. آسیای آبی .