عصم
نویسه گردانی:
ʽṢM
عصم . [ ع ُ ] (ع اِ) باقیمانده ٔ هر چیزی . (از اقرب الموارد). || باقی مانده ٔ اثر حنا و قطران و خضاب و مانند آن در دست و پا. (منتهی الارب ). اثر خضاب و قطران و مانند آن . (از اقرب الموارد). عُصُم . و رجوع به عُصُم شود. || سپیدی بازوی آهو و مانند آن . ج ، أعصام . (منتهی الارب ). || ج ِ عِصام . (اقرب الموارد). رجوع به عصام شود.
واژه های همانند
۱۶۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
شرح اسم . [ ش َ ح ِ اِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تعریف به شرح اسم عبارت از تفسیر و تشریح معنای لفظ و تبدیل معنای لغتی به لغت دیگراست و...
قاسم عاصم . [ س ِ م ِ ص ِ ] (اِخ ) (ملا...) جوانی فقیر و نامراد است و نظمی نیز میگوید از اوست این مطلع:یاد روزی که ز خیل و حشمت میبودم متصل ...
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: نامساند nãmsãnd (سنسکریت: nâma+sândra) **** فانکو آدینات 09163657861
اسم واژه ای عربی و زمان پارسی است و جایگزین پارسی، این است: نامزمان nâmzamân (نام + زمان) **** فانکو آدینات 09163657861
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: نام چاویگ nâmcâvig (نام; چاویگ از کردی: câveg) **** فانکو آدینات 09163657861
عاسم آباد. [ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بزچلو بخش کمیجان شهرستان اراک . واقع در 15هزارگزی باختر کمیجان و شش هزارگزی راه عمومی . ناحیه ای...
اسم سائل . [ اِ م ِ ءِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خواجه نصیر طوسی گوید: آن باشد که قابل اشتقاق بود چون ضرب . (اساس الاقتباس ص 15). مقابل اسم...
اسم و رسم عربی است و پارسی جایگزین، این است: نامژین nâmžin (نام + ژین: آوازه. سغدی) **** فانکو آدینات 09163657861
اسم جامد. [ اِ م ِ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب )نصیرالدین طوسی گوید: آن بود که از آن اشتقاقی نتوان کرد، مانند حیزبون و هیهات . (اساس الاقتبا...