عصی . [ ع َ صا ] (ع فعل ، اِ) صیغه ٔ ماضی از مصدر عَصْی که با در نظر گرفتن آیه ٔ کریمه ٔ «و عصی آدم ربه فغوی » (قرآن
121/20) یعنی آدم ابوالبشر بر خدای خود عصیان کرد و سرپیچی نمود پس گمراه شد، در فارسی بعنوان اسم بکار رفته است
: زلف زمین در بر عالم فکند
خال عصی بر رخ آدم فکند.
نظامی .
دامن او گیر کو دارد عصا
درنگر آدم چه ها دید از عصی .
مولوی .