عطش
نویسه گردانی:
ʽṬŠ
عطش . [ ع َ طَ ] (اِخ ) (سوق الَ ...) از بزرگترین محله های بغداد، در جانب شرقی بین رصافه و نهر معلی بود. آن را سعید حرشی برای مهدی عباسی ساخت و بازرگانان را بدانجا منتقل کرد تا کرخ را ویران کند. (از معجم البلدان ). و رجوع به سوق العطش شود.
واژه های همانند
۱۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
و یا "دستی به دور از آتش داشتن" کنایه به ندانستن درد یا مشکل دیگران است ... مانند کسی که از آتش به دور می باشد و درد کسانی را که گرفتار سوخت...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.