عقاب
نویسه گردانی:
ʽQAB
عقاب . [ ع ُ ] (اِخ ) (ثنیة الَ ...) پشته ای است به دمشق . (منتهی الارب ). «فرجه »ای است در کوهی که بر غوطه ٔ دمشق مشرف است از ناحیه ٔ حمص . و قافله هایی که از شرق به غرب به سوی دمشق می آیند آن را قطع می کنند. (از معجم البلدان ). رجوع به ثنیةالعقاب شود.
واژه های همانند
۲۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
عقاب . [ ع ِ ] (ع مص ) شکنجه کردن . (از منتهی الارب ). مؤاخذه کردن کسی را بر گناه ، و اسم آن «عقوبة» می شود. (از اقرب الموارد). عقوبت کردن ....
عقاب . [ ع ِ ] (ع اِمص ، اِ) عذاب و شکنجه و پاداش بدی . (دهار). جزای بدی ، و آن در پی گناه باشد، و گویند آن محنت و عذابی است که به دنبال ...
عقاب . [ ع ُ ] (ع اِ) مرغی است و عقاب تیزچنگال . (منتهی الارب ). مرغ شکاری سیاه . (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). پرنده ای است از جوارح و چن...
عقاب . [ ع ُ ] (اِخ ) نام رایت پیغمبر اسلام (ص ). (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). نام رایت و علم قریش بود، و آن از مصالح کعبه پیش از اسل...
عقاب . [ ع ُ ] (اِخ ) (تبق الَ ...) موضعی است به جحفه . (منتهی الارب ).
عقاب . [ ع ُ ] (اِخ ) (وقعه ٔ...) نام جنگی است که میان محمدبن یعقوب و فرنگ روی داد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). واقعه ای است که در اند...
عقاب . [ ع ُ ] (اِخ ) شهرکی است [ به عربستان ] با نعمت و مردم بسیار. (حدود العالم ).
عقابِ گَر (به انگلیسی: Haliaeetus leucocephalus Greek hali = salt, aeetus = eagle, leuco = white, cephalis = head)) یا عقاب سر سفید، نوعی عقاب، و نماد...
سنگ عقاب. به عربی حجرالباز ( ,eagle-stone, aquiline, or aquilaeus, Aetite, Pierre d' aigle) نوعی سنگال لیمونیتی است که اعلب تو خالی و حفره دار است. ...
خلیل عقاب، با نام اصلی خلیل طریقتپیما (زادهٔ ۱ فروردین ۱۳۰۳ - درگذشتهٔ ٣١ فروردین ١۴٠٢) سیرکباز، باستانی کار پهلوان و هنرپیشه ایرانی بود.[۱] از وی ب...