علاءالدین
نویسه گردانی:
ʽLAʼʼLDYN
علاءالدین . [ع َ ئُدْ دی ] (اِخ ) ابن مظفر، علی بن مظفربن ابراهیم یا هدیةبن عمربن یزید کندی اسکندرانی وداعی دمشقی . در 716 هَ .ق . درگذشت . وی عالم و ادیب و شاعر است . از آثار اوست : التذکرة العلائیة در پنجاه مجلد در فنون مختلف که آن را تذکره ٔ کندیه و تذکره ٔ وداعی نیز گویند. چون وی از قبیله ٔ کنده بوده است او را کندی گفته اند. و چون کاتب ابن وداعة بوده است به وداعی مشهورشد. (از ریحانة الادب ج 3 ص 103 از کشف الظنون و هدیة الاحباب ص 201 و روضات الجنات ص 495 و ذریعة ج 4 ص 45).
واژه های همانند
۱۱۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
علاءالدین طرابلسی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ طَ ب ُ ل ُ ] (اِخ ) علی بن خلیل حنفی ، قاضی قدس شریف و از اکابر علمای حنفیه ، و کنیه ٔ او ابوالحسن و شه...
علاءالدین طرابلسی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ طَ ب ُ ل ُ ] (اِخ ) علی بن محمد. رجوع به علاءالدین بن ناصر شود.
علاءالدین شاهرودی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) علی بن محمد. رجوع به مصنفک شود.
علاءالدین ترکمانی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ت ُ ک َ ](اِخ ) علی بن عثمان . رجوع به علاءالدین علی ... شود.
علاءالدین جهانسوز. [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ج َ ] (اِخ ) رجوع به علاءالدین غوری شود.
علاءالدین گلستانه . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ گ ُ ل ِ ن َ ] (اِخ ) میرزا محمدبن شاه ابوتراب محمد علی حسینی یا حسنی ، از سادات گلستانه ٔ اصفهان . وی ع...
علاءالدین غجدوانی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ غ ُ دَ ] (اِخ ) از اصحاب خواجه ٔ بزرگ (امیر علی شیر) بود، و خدمت خواجه بصحبت خواجه محمد پارسا فرموده بودن...
علاءالدین حسین، معروف به جهانسوز، پسر ملک عزالدین حسین ملقب به ابوالسلاطین، از سال ۵۴۴ تا ۵۵۶ هجری، فرمانروای سلسلهٔ غوریان بود. وی دولت غوریان را به ...
علاءالدین نیشابوری . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ن َ ] (اِخ ) صاحب زیج علائی است ، و در این مورد اختلاف است که آیا این زیج از وی است یا از شاگردش ...
علاءالدین عمادشاهی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ع ِ ] (اِخ ) دومین تن از عمادشاهیان که در «بَرار» حکومت میکردند. وی از 910 تا حدود936 هَ . ق . حکومت ک...