علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی .[ ع ِل ْ لی ی ] (ع اِ) مکان بلند. (یادداشت مرحوم دهخدا). || آسمان هفتم . (یادداشت مرحوم دهخدا). || دیوان خیر که در آن أعمال صلحا نوشته میشود. (یادداشت مرحوم دهخدا). منزلی در آسمان هفتم که در آن ارواح مؤمنان میباشد. (ناظم الاطباء). ج ، عِلّیّین ، عِلّیّون . || اشراف و أجلّه ٔمردم . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). عُلّیة. عِلّیة. عُلّی . (اقرب الموارد). || (ص نسبی )منسوب به علة که بطنی است از قضاعة. (از سمعانی ).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۲.۲۴ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
موجودی عجیب در رفسنجان که در دنیا نمونه آن کمیاب است و میتوانید ردپای آنرا در بافت ، بردسیر ، کرمان هم پیدا نمود .
علی سامی (زاده ۱۲۸۹ خورشیدی در شیراز - مرگ ۲۲ مرداد ۱۳۶۸) نویسنده، محقق و استاد دانشگاه، باستانشناس و رییس مؤسسه باستانشناسی تخت جمشید بود. مرمت آرام...
علی کوری .[ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زبرخان ، بخش قدمگاه شهرستان نیشابور. واقع در 15هزارگزی شمال قدمگاه . ودارای 256 تن سکنه . آب آن ...
علی کندی . [ ع َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاراویماق ، بخش قره آغاج ، شهرستان مراغه . دارای 116 تن سکنه . آب آن از چشمه سارها تأمین م...
علی کندی . [ ع َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سراجو بخش مرکزی شهرستان مراغه . این ده مشهور به علوکندی است . رجوع به علوکندی شود. (از فره...
علی کنی . [ ع َ ی ِ ک َ ] (اِخ ) ابن قربانعلی بن قاسم بن محمدعلی آملی کنی تهرانی . از فقهای بزرگ امامیه در نیمه ٔ دوم قرن سیزدهم بود. وی ...
علی کوچک . [ ع َ چ َ / چ ِ ] (اِخ ) ابن بکتکین . ملقب به زین الدین . رجوع به زین الدین (علی کوچک ...) شود.
علی کولی . [ ع َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بلوک شرقی ، بخش مرکزی شهرستان دزفول . دارای 100 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ دز تأمین میشو...
علی کومی . [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان برکشلو، بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه . دارای 100 تن سکنه . آب آن ازنهر شهرچای تأمین میشود. و محصول...