علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن سعیدبن حزم بن غالب بن صالح بن خلف بن سفیان بن یزید فارسی اندلسی قرطبی یزیدی ، مکنی به ابومحمد و مشهور به ابن حزم . فقیه و ادیب قرن پنجم هجری . رجوع به ابن حزم و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 16 و سیر النبلاء ذهبی ج 11 ص 188 و فهرس المؤلفین بالظاهریةو وفیات الاعیان ج 1 ص 428 و الصلة ص 408 و جذوةالمقتبس ص 290 و مطمح الانفس ص 55 و معجم الادباء ج 12 ص 235 و تذکرة الحفاظ ذهبی ج 3 ص 321 و البدایة ج 12 ص 91 و تاریخ الحکماء ص 232 و لسان المیزان ج 4 ص 198 و النجوم الزاهرة ج 5 ص 75 و کشف الظنون ص 21 و 118 و سائر صفحات و ایضاح المکنون ج 1 ص 319 و ج 2 ص 62 و 272 و سائر صفحات ونفح الطیب ج 6 ص 202 و مرآة الجنان ج 3 ص 79 و بغیة الملتمس ص 403 و مختصر دول الاسلام ج 1 ص 207 و ظهرالاسلام ج 3 ص 53 و المتجددون فی الاسلام ص 190 و ابن حزم نوشته ٔ محمد ابوزهرة و هدیة العارفین ج 1 ص 690 و ابن حزم نوشته ٔطه حاجری و تاریخ الفکر الاندلسی ص 74 و فهرست المخطوطات المصوره ٔ سید ج 2 ص 74 و برکلمن ج 1 ص 400 و غیره .
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۶.۶۲ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن موسی بن عبدالملک بن سعید عنسی اندلسی غرناطی مغربی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن سعید. او را علاوه بر کتابهائ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن موسی بن عبداﷲ لخمی بسطی ، مشهور به قرباقی . رجوع به علی لخمی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن موسی بن علی بن موسی بن محمدبن خلف انصاری سالمی اندلسی جیانی ، مشهور به ابن ارفع راس و مکنّی به ابوالحسن . رجوع...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن موسی بن محمد شفیعبن محمدبن جعفربن میرزا محمدرفیعبن محمد شفیع مستوفی الممالک ، خراسانی تبریزی ، ملقب به ثقةالاسلام . ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن موسی بن یزداد (یا یزید) قمی نیشابوری حنفی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی قمی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن موسی الرضا علیهماالسلام . هشتمین امام از ائمه ٔ شیعه ٔ اثنا عشریة. رجوع به ابوالحسن . (علی الرضابن موسی ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن موسی لشکری ، مکنّی به ابوالحسن . ممدوح قطران شاعر. رجوع به علی لشکری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن موفق عابد، مکنّی به ابوالحسن . وی از محدثان و زهاد بود و در سال 265 هَ . ق . درگذشت . در صفةالصفوة حکایات بسیاری دربا...
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن مؤمل بن علی بن غسان مصری ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن غسان . رجوع به علی مصری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مؤمن بن محمدبن علی حضرمی اشبیلی ، مشهور به ابن عصفور و مکنّی به ابوالحسن . فقیه و نحوی و لغوی بود که در سال 66...