اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن سعیدبن حزم بن غالب بن صالح بن خلف بن سفیان بن یزید فارسی اندلسی قرطبی یزیدی ، مکنی به ابومحمد و مشهور به ابن حزم . فقیه و ادیب قرن پنجم هجری . رجوع به ابن حزم و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 16 و سیر النبلاء ذهبی ج 11 ص 188 و فهرس المؤلفین بالظاهریةو وفیات الاعیان ج 1 ص 428 و الصلة ص 408 و جذوةالمقتبس ص 290 و مطمح الانفس ص 55 و معجم الادباء ج 12 ص 235 و تذکرة الحفاظ ذهبی ج 3 ص 321 و البدایة ج 12 ص 91 و تاریخ الحکماء ص 232 و لسان المیزان ج 4 ص 198 و النجوم الزاهرة ج 5 ص 75 و کشف الظنون ص 21 و 118 و سائر صفحات و ایضاح المکنون ج 1 ص 319 و ج 2 ص 62 و 272 و سائر صفحات ونفح الطیب ج 6 ص 202 و مرآة الجنان ج 3 ص 79 و بغیة الملتمس ص 403 و مختصر دول الاسلام ج 1 ص 207 و ظهرالاسلام ج 3 ص 53 و المتجددون فی الاسلام ص 190 و ابن حزم نوشته ٔ محمد ابوزهرة و هدیة العارفین ج 1 ص 690 و ابن حزم نوشته ٔطه حاجری و تاریخ الفکر الاندلسی ص 74 و فهرست المخطوطات المصوره ٔ سید ج 2 ص 74 و برکلمن ج 1 ص 400 و غیره .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۵ ثانیه
علی . [ ع َ ](اِخ ) ابن موهب . علی بن عبداﷲبن محمدبن سعیدبن موهب جذامی اندلسی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن موهب . رجوع به علی اند...
علی . [ ع َ ](اِخ ) ابن مهدی بن علی بن مهدی کسروی اصفهانی بغدادی شافعی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی کسروی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مهدی بن محمدبن علی بن داوودبن محمدبن عبداﷲبن محمدبن احمدبن عبدالقاهربن عبداﷲبن اغلب بن ابی الفوارس بن میمون حمی...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مهزیار اهوازی دورقی شیعی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی اهوازی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن میمون بن ابی بکربن علی بن میمون بن ابی بکربن یوسف بن اسماعیل بن ابی بکر هاشمی قرشی مغربی غماری فاسی ، مکنّی به ا...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ناصربن علی حسینی ، ملقّب به صدرالدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی حسینی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ناصربن محمدبن احمد بلیسی مکی شافعی حجازی ، ملقّب به علاءالدین و مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن ناصر. رجوع به...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ناصرالدین بن احمد طرابلسی دمشقی حنفی . رجوع به علی طرابلسی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ناصرلدین اﷲ. وی فرزند خلیفه الناصرلدین اﷲ عباسی بود. پدرش ابتدا برادر او محمدالظاهر باﷲ را ولیعهد خویش قرارداد ولی پس ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن نافع، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به زریاب . مولای مهدی خلیفه ٔعباسی و موسیقیدان مشهور. رجوع به علی زریاب شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.