اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سیدة. علی بن اسماعیل اندلسی مرسی ضریر، مشهوربه ابن سیدة و مکنّی به ابوالحسن . متولد در سال 398هَ . ق . در مرسیة. رجوع به ابن سیدة و نیز به کتب ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 36. بغیةالوعاة سیوطی ص 327. کشف الظنون ص 691 و 812 و سایر صفحات . هدیةالعارفین ج 1 ص 691. الصله ٔ ابن بشکوال ص 410. انباءالرواة قفطی ج 2 ص 225. لسان المیزان ابن حجر ج 4 ص 205. البدایه ٔ ابن کثیر ج 12 ص 95. مرآةالجنان یافعی ج 3 ص 82 . مطمح الانفس ص 60 . بغیةالملتمس ص 405. الدیباج ابن فرحون ص 204. شذرات الذهب ابن عماد ج 3 ص 305. المختصر فی أخبارالبشر ج 2 ص 195. مفتاح السعاده ٔ طاش کبری ج 1 ص 99. مختصر دول الاسلام ج 1 ص 207. فهرست الخدیویة ج 4 ص 184. سیرالنبلاء ذهبی ج 11 ص 180. طبقات النحاة و اللغویین ص 409. التذکره ٔ طاهر جزائری . ص 6.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۱ ثانیه
قادر علی الاطلاق . [ دِ رِ ع َ لَل ْ اِ ] (ص مرکب ) صاحب قدرت بر هر کاری . (آنندراج ) (غیاث ). توانا بر هر چیز و این وصف غالباً در مورد باریتعالی...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
علی قاربوزآبادی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن کل محمدبن علی محمد قاربوزآبادی قزوینی . رجوع به علی قزوینی شود.
علی ذوالکفایتین . [ ع َ ی ِ ذُل ْ ک ِ ی َ ت َ ] (اِخ ) ابن ابی الفضل محمدبن حسین بن محمدبن عمید، مکنّی به ابوالفتح ، فرزند ابن عمید بود. در س...
حسین علی بیکدلی . [ ح ُ س َ ب َ دَ ] (اِخ ) برادر لطفعلی آذر است ، و «شرر» تخلص میکرد. رجوع به شرر شود.
حسین علی ملایری . [ ح ُ س َ ع َ م َ ی ِ ] (اِخ ) ابن علی تویسرکانی اصفهانی فقیه اصولی . او راست : «کشف الاسرار» و در 28 صفر 1286 هَ . ق . 1869/ ...
چقابلک علی رضا. [ چ َ ب َ ل َ ع َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ماهیدشت بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان که در 8 هزارگزی شمال رباط ماهیدشت و...
باغ میر علی داد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش میناب شهرستان بندرعباس که در 15 هزارگزی شمال میناب بر سر راه مالرو میناب به ...
اخی علی قتلغشاه . [ اَ ع َ ق ُ ل ُ ] (اِخ ) وی از مریدان شیخ عبداﷲ است و بحسن تربیت وی بمرتبه ٔ تکمیل رسیده بود و در آن وقت که شیخ عبداﷲ...
اختیارالدین علی . [ اِ رُدْ دی ع َ ] (اِخ ) (دهقان ...). رجوع به علی اختیارالدین شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.