علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مأمون بن محمد. وی از ملوک سلسله ٔ دوم خوارزمشاهان بود و پس از اینکه پدرش مأمون بن محمد بر دست غلامان خویش در ضیافت صاحب جیش خود کشته شد او بجای پدر نشست و لشکر بر او بیعت کردند و حکم او در ولایت جرجانیه و خوارزم نفاذ یافت . وی نیز مانند سایر ملوک این سلسله ، شخصی فضل دوست و ادب پرور بود. چنانکه شیخ الرئیس ابوعلی سینا در سن بیست و دوسالگی بر اثر پریشانی احوال دولت سامانی نزد این علی بن مأمون به خوارزم شد و او وظیفه ای کافی جهت وی تعیین کرد. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 444). و نیز رجوع به جامعالتواریخ خواجه رشیدالدین همدانی (بخش سامانیان و غزنویان ) چ دبیرسیاقی شود.
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۶۴ ثانیه
همتای پارسی این ترکیب عربی، این است: ایستاکه istāka (کردی)***فانکو آدینات 09163657861
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: پیاپی، همیشه، پیوسته، همواره (دری) نشاکو noŝāku (سغدی: noŝaku).***فانکو آدینات 09163657861
همتای پارسی این ترکیب عربی، اینهاست: بویژه (دری) نیترام nitarām (سنسکریت) نامچیشت nāmciŝt (پهلوی)***فانکو آدینات 09163657861
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: گویا (دری) ساکشات sākŝāt، ویسپشتم vispaŝtam (سنسکریت) پرادو parādu (سنسکریت: prāduh) وادیار (کردی)***فانکو آدینا...
کلاته علی . [ ک َ ت ِ ع َ ] (اِخ ) دهی از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. محلی جلگه ای و معتدل است . سکنه 116 تن . شغل مردم زرا...
کلاته علی .[ ک َ ت ِ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیزکی بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
گویجه علی . [ ج َ / ج ِ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رحمت آباد بخش میاندوآب شهرستان مراغه . واقع در 22هزارگزی جنوب خاوری میاندوآب و 2هزار...
لالحب علی . [ ل ِ ح ُب ْ ب ِ ع َ لی ی ] (ع ق مرکب ) یا لالحب علی بل لبغض معاویه ؛ نه برای دوستی علی بلکه برای دشمنی معاویه . مثلی است و...
علی یاربیک . [ ع َ ب َ ] (اِخ ) ابن شادی خان . پدر او به عهد صفویه از جانب پادشاه هندوستان والی قندهار بود و پس از فتح قندهار توسط سپاه قزلب...
مانده علی . [ دَ / دِ ع َ ] (اِ مرکب ) پدر و مادری که هرچه بچه پیدا کنند زود بمیرد و بچه هاشان پانگیرند، اسم بچه آخری را اگر پسر باشد، «آقاما...