اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن بدیع، مکنّی به ابوالقاسم . از علمای حدود قرن پنجم هجری در اصفهان است که در «محاسن اصفهان » مافروخی ذکر وی آمده است . رجوع به محاسن اصفهان مافروخی ص 32 و ترجمه ٔ محاسن اصفهان آوی ص 122 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۲ مورد، زمان جستجو: ۳.۹۱ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
اصغر علمی ‌اگر چه تحصیل کرده آمریکا است، اما همچنان در دفتری کار می‌کند که در چهار سوی آن تا سقف کتاب چیده شده و جایی برای سوزن انداختن نمانده است. می...
علی مراغه ای . [ ع َ ی ِ م َ غ َ ] (اِخ ) وی در ذی قعده ٔ سال 528 هَ . ق . با همدستی ابوعبیده محمد دهستانی ، آقسنقر حاکم مراغه را به قتل رساند...
علی طباطبائی . [ ع َ ی ِ طَ طَ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن منصور قاسم بن محمد. مکنی به ابوالحسین ، و نسب او به قاسم رسی طباطبائی میرسد. وی در ...
علی طباطبائی . [ ع َ ی ِ طَ طَ ] (اِخ ) ابن حجةاﷲبن علی بن عبداﷲبن حسین بن محمدبن عبدالملک بن حمزةبن حسن بن داودبن حمزةبن محمدبن محمودبن ...
علی طباطبائی . [ ع َ ی ِ طَ طَ ] (اِخ ) ابن حسن بن محمدبن علی طباطبائی حائری (علینقی ...) رجوع به علینقی شود.
علی طباطبائی . [ع َ ی ِ طَ طَ ] (اِخ ) ابن رضابن محمدمهدی بحرالعلوم طباطبائی . وی فقیه بود و در سال 1224 هَ . ق . در نجف متولد شد، سال وفات ...
علی طباطبائی . [ ع َ ی ِ طَ طَ ] (اِخ ) ابن شاهمرادبن اسدبن جلال الدین بن حسن طباطبائی حسنی نجفی . طبیب قرن یازدهم هَ . ق . او راست : مجربا...
علی طباطبائی . [ ع َ ی ِ طَ طَ ] (اِخ ) ابن عبدالکریم بن علی طباطبائی بروجردی . رجوع به علی بروجردی شود.
علی طباطبائی . [ ع َ ی ِ طَ طَ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن ابی المعالی الصغیربن ابی المعالی الکبیر طباطبایی اصفهانی کاظمی حائری شیعی امامی ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.