علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن معقل ، مکنّی به ابوالحسن . «حبال » صاحب کتاب الوفیات از وی یاد کرده و او را صاحب ابوعلی فارسی دانسته و سال وفات وی را ربیعالاول 433 هَ . ق . آورده است . (از معجم الادباء یاقوت ، چ مارگلیوث ج 5 ص 421).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۴.۳۳ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سلیم بن ربیعه ٔ اذرعی ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به ضیاءالدین . رجوع به علی اذرعی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سماقة. علی بن احمد سماقه ٔ عاملی مشغری . رجوع به علی سماقة (ابن احمد...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سنجر بغدادی حنفی ، مشهور به ابن سماک (یا ابن سباک ) و ملقّب به تاج الدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی بغدا...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سندبن علی بن سلیمان لواتی الاصل ابیاری شافعی مصری . رجوع به علی ابیاری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سودون یشبغاوی قاهری دمشقی حنفی ، مکنّی به ابوالحسن . شاعر بود ودر سال 810 هَ . ق . در قاهره متولد شد و در نیمه ٔ رجب...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سهروردی . علی بن مسلم بن محمدبن علی سلمی دمشقی شافعی خلوتی ، مشهور به ابن سهروردی و مکنّی به ابوالحسن و ملقّب ب...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سهل . تابعی است . (منتهی الارب ).
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سهل بن ازهر اصفهانی ، مکنّی به ابوالحسن . از مشایخ صوفیه و معاصر جنید. رجوع به ابوالحسن (علی بن سهل ...) و نیز به ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سهل بن ربن طبری ، مکنّی به ابوالحسن . طبیب و مطلع در طبیعیات و در انجیل . وی در طبرستان متولد شد و سپس نزد خلیفه ال...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سهل بن عباس بن سهل نیشابوری ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی نیشابوری شود.