اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن معقل ، مکنّی به ابوالحسن . «حبال » صاحب کتاب الوفیات از وی یاد کرده و او را صاحب ابوعلی فارسی دانسته و سال وفات وی را ربیعالاول 433 هَ . ق . آورده است . (از معجم الادباء یاقوت ، چ مارگلیوث ج 5 ص 421).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۴.۸۹ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن شبیه . علی بن عبداﷲبن علی بن حسین بن زیدبن علی بن حسین بن زیدبن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام ، علو...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شجاع مصقلی . رجوع به علی مصقلی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شداد، مکنّی به ابوکردوس . محدث است . رجوع به ابوکردوس شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شعبان (الملک الاشرف ).ابن حسین بن محمدبن قلاوون ، ملقّب به الملک المنصور. از سلاطین دولت قلاوونیة در مصر و شام . رجو...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شعبان اقسرائی رومی حنفی . رجوع به علی اقسرائی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شعیب سقا. از مشایخ تصوف . رجوع به علی سقا شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شفیعبن اکبر موسوی جابلقی بروجردی (علی اصغر...). رجوع به علی اصغر بروجردی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شلبی شبینی شافعی . رجوع به علی شبینی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شلویة. وی ازمشایخ متصوفه بود و بیشتر در کوهها و صحراها می گشت و شیخ ابوعبداﷲ خفیف درباره ٔ او حکایتهائی دارد که در ن...
علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن شمس الدین بن محمدبن زهران بن علی شافعی رشیدی ، مشهور به خضری . رجوع به علی خضری شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.