اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مقلد ندیم ، مکنّی به ابوالحسن . وی موسیقیدان بود و در غناء و آهنگ های مختلف دستی داشت و مدتی ندیم المستظهر و المسترشد بوده است و در سال 517 هَ . ق . درگذشت . او را کتابی است در اغانی و نیز منظومه هائی به او نسبت می دهند. (از معجم المؤلفین بنقل از الوافی صفدی ج 12 ص 209).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۳ مورد، زمان جستجو: ۴.۵۰ ثانیه
علی اشبیلی . [ ع َ ی ِ اِ ] (اِخ ) ابن مؤمن بن محمدبن علی حضرمی اشبیلی ، مشهور به ابن عصفور و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به ابن عصفور و عل...
علی اسکافی . [ ع َ ی ِ اِ ] (اِخ ) ابن محمد اسکافی نیشابوری ، مکنّی به ابوالقاسم . رجوع به ابوالقاسم اسکافی شود.
علی اقشهری . [ ع َ ی ِ اَ ش َ ] (اِخ ) ابن عثمان اقشهری رومی حنفی . مدرس بود و در سال 1285 هَ . ق . درگذشت . او راست : 1 - تلخیص الاساس فی شرح...
علی اصغرخان . [ ع َ اَ غ َ ] (اِخ ) (میرزا...) پسر آقا ابراهیم آبدار پسر گرجی خان ، ملقّب به امین السلطان و اتابک اعظم . وی وزیر ناصرالدین شاه ...
چقاجان علی . [ چ َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چمچال ، بخش صحنه ٔ شهرستان کرمانشاهان که در 17 هزارگزی جنوب باختری صحنه و32 هزارگزی جنو...
خان علی خان . [ ع َ ] (اِخ ) وی یکی از ریش سفیدان طایفه ٔ مافی بود که با رضاخان و پایمردی و مرافقت چند نفر دیگر از سرکردگان طایفه ٔ مافی در ...
پادشاه علی . [ دْ / دِ ع َ ] (اِخ ) چون حسام الدوله اردشیرحکمران رستمدار هزاراسپ را بقتل آورد حکومت ولایت رویان به پادشاه علی داد و هنوز م...
باباشیخ علی . [ ش َ ع َ ] (اِخ ) دهی از دهستان نوبندگان بخش مرکزی شهرستان فسا 18 هزارگزی جنوب خاوری فسا، کنار شوسه ٔ فسا به داراب . دامنه ،مع...
پهلوان علی . [ پ َ ل َ ع َ ] (اِخ ) دارکی . رجوع به علی دارکی ... و حبیب السیر چ خیام (ج 3 ص 282) شود.
پهلوان علی . [ پ َ ل َ ع َ ] (اِخ ) قورچی . رجوع به علی قورچی ... در حبیب السیر چ خیام (ج 3 ص 318) شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.