علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن موسی بن جعفربن محمدبن احمدبن طاووس علوی فاطمی ، حسینی حلی ، مشهور به ابن طاووس ومکنّی به ابوالقاسم یا ابوالحسن یا ابوموسی و ملقّب به رضی الدین . (589 - 664 هَ . ق .) رجوع به ابن طاوس و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 248. روضات الجنات خوانساری ص 392. فوائدالرضویة عباس قمی ج 1 ص 330. تذکرةالمتبحرین ص 490. هدیةالعارفین بغدادی ج 1 ص 710. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 166 و سایر صفحات . ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 76 و سایر صفحات و ج 2 ص 16 و سایر صفحات . ریحانةالادب ج 6 ص 60. مصنفی علم الرجال ص 297.
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۲ ثانیه
قادر علی الاطلاق . [ دِ رِ ع َ لَل ْ اِ ] (ص مرکب ) صاحب قدرت بر هر کاری . (آنندراج ) (غیاث ). توانا بر هر چیز و این وصف غالباً در مورد باریتعالی...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
علی قاربوزآبادی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن کل محمدبن علی محمد قاربوزآبادی قزوینی . رجوع به علی قزوینی شود.
علی ذوالکفایتین . [ ع َ ی ِ ذُل ْ ک ِ ی َ ت َ ] (اِخ ) ابن ابی الفضل محمدبن حسین بن محمدبن عمید، مکنّی به ابوالفتح ، فرزند ابن عمید بود. در س...
حسین علی بیکدلی . [ ح ُ س َ ب َ دَ ] (اِخ ) برادر لطفعلی آذر است ، و «شرر» تخلص میکرد. رجوع به شرر شود.
حسین علی ملایری . [ ح ُ س َ ع َ م َ ی ِ ] (اِخ ) ابن علی تویسرکانی اصفهانی فقیه اصولی . او راست : «کشف الاسرار» و در 28 صفر 1286 هَ . ق . 1869/ ...
چقابلک علی رضا. [ چ َ ب َ ل َ ع َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ماهیدشت بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان که در 8 هزارگزی شمال رباط ماهیدشت و...
باغ میر علی داد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش میناب شهرستان بندرعباس که در 15 هزارگزی شمال میناب بر سر راه مالرو میناب به ...
اخی علی قتلغشاه . [ اَ ع َ ق ُ ل ُ ] (اِخ ) وی از مریدان شیخ عبداﷲ است و بحسن تربیت وی بمرتبه ٔ تکمیل رسیده بود و در آن وقت که شیخ عبداﷲ...
اختیارالدین علی . [ اِ رُدْ دی ع َ ] (اِخ ) (دهقان ...). رجوع به علی اختیارالدین شود.