علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن موسی بن علی بن موسی بن محمدبن خلف انصاری سالمی اندلسی جیانی ، مشهور به ابن ارفع راس و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی انعماری شود.
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۷۴ ثانیه
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن داودبغدادی . وی کاتب زبیدة بنت جعفر بود و در نویسندگی از سبک سهل بن هارون پیروی می کرد. او در سال 2...
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن زویق . مکنّی به ابوالحسن . وی شاعر و نویسنده بود و ازموطن خود مهاجرت کرد و در حدود سال 420 هَ . ق . د...
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن سلیمان بن فضل بغدادی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به اخفش صغیر یا اخفش اصغر. رجوع به أخفش صغیر و ...
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن سنجر بغدادی حنفی ، مشهور به ابن سماک (یا ابن سباک ) و ملقّب به تاج الدین و مکنّی به ابوالحسن . فقی...
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن عباس بن جریح بغدادی ، مشهور به ابن رومی و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به ابن رومی و علی (ابن عباس ...
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان بن هارون بن عیسی بن هارون بغدادی شافعی ، مکنّی به ابوالخطاب . قاری و نویسنده و لغوی و ن...
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحیم بن حسن بن عبدالملک بن ابراهیم سلمی عباسی رقی بغدادی ، مشهور به ابن عصار و مکنّی به ابوا...
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیزبن علی بن جابر مغربی بغدادی ، ملقب به تقی الدین . رجوع به علی مغربی شود.
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن وصیف بغدادی ، مشهور به ناشی اصغر. رجوع به ناشی ءالاصغر (علی بن عبداﷲ...) شود.
علی بغدادی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ بغدادی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن ابی رافع. منجم و از ندمای خلیفه بود. و در سال 352 ه...