علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مؤمن بن محمدبن علی حضرمی اشبیلی ، مشهور به ابن عصفور و مکنّی به ابوالحسن . فقیه و نحوی و لغوی بود که در سال 663 یا 669 هَ . ق . در تونس درگذشت . مولد او در سال 597 هَ . ق . بود. بجز کتبی که در «ابن عصفور» از وی ذکر شده او راست : 1 - شرح جمل زجاجی ، در نحو. 2 - شرح دیوان متنبی . 3 - شرح معرب در نحو، که کامل نیست . 4 - الممتع فی التصریف . (از معجم المؤلفین بنقل از الوافی صفدی ج 12 ص 218. فوات الوفیات ابن شاکر. ج 2 ص 93. شذرات الذهب ابن عماد ج 5 ص 330. بغیة الوعاة سیوطی ص 357. مفتاح السعاده ٔ طاش کبری ج 1 ص 118. عنوان الدرایه ٔ غبرینی ص 188. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 527 و سایر صفحات . ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 527. روضات الجنات خوانساری ص 413. هدیةالعارفین بغدادی ج 1 ص 712). و نیز رجوع به ابن عصفور شود.
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۲.۸۵ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
فتح بن علی . [ ف َ ح ِ ن ِ ع َ] (اِخ ) ابن محمد بنداری . وی در اصفهان متولد شد. ودر حدود سال 620 هَ . ق . به شام سفر کرد. و چون بر دو زبان پا...
فتح بن علی . [ ف َ ح ِ ن ِ ع َ ] (اِخ ) موصلی . رجوع به فتح موصلی شود.
علی آل داود، حقوقدان، نویسنده و پژوهشگر ایرانی بود. زندگینامه[ویرایش] سید علی آل داود در ۱۳۳۱ در خور (اصفهان) مرکز شهرستان خور و بیابانک به دنیا آمد....
علی مدائنی . [ ع َ ی ِ م َ ءِ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲبن ابی سیف بصری مدائنی . مکنی به ابوالحسن . مورخ و اخباری و راوی شعر. رجوع به ابوا...
علی شب دری . [ ع َ ی ِ ؟ ] (اِخ ) رجوع به علی لوذری شود.
علی شاهدان . [ ع َ هَِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گرکن ، بخش فلاورجان ، شهرستان اصفهان . واقع در 12هزارگزی جنوب خاوری فلاورجان ، و یکهزارگزی ...
علی شروانی . [ ع َ ی ِ ش ِرْ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمد زهری شروانی نقشبندی حنفی . ملقب به اکمل الدین . وی صوفی بود و در سال 1118 هَ . ق ...
علی شروانی . [ ع َ ی ِ ش ِرْ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی زهری شروانی مدنی حنفی . وی ادیب بود و در سال 1134 هَ . ق . در مدینه متولد شد و در همانج...
علی شربینی . [ ع َ ی ِ ش ِ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان بن محمد خطیب شربینی مصری شافعی . مکنی به ابوالحسن . مفسر بود. او راست : فتح الرحیم الرحمان ...