علی ربعی
نویسه گردانی:
ʽLY RBʽY
علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن مقرب بن منصوربن مقرب بن حسن بن عزیزبن ضبار ربعی عیسونی احسائی ، ملقّب به جمال الدین و مکنّی به ابوعبداﷲ. شاعر بود و از آل عیون به شمار می رفت که امیران احساء بودند. وی در سال 572 هَ . ق . متولد شد و به عراق سفر کرد و مدتی در بغداد سکونت گزید سپس به موصل رفت و الناصر و آل ایوب را مدح کرد و به بحرین بازگشت و در سال 629 هَ . ق .در آنجا درگذشت . او را دیوان شعری است . (از معجم المؤلفین بنقل از الوافی صفدی ج 12 ص 209. اعیان الشیعه ٔ عاملی ج 41 ص 327. فوایدالرضویه ٔ عباس قمی ج 1 ص 330. تذکرةالمتبحرین ص 490. هدیةالعارفین بغدادی ج 1 ص 706. الاعلام زرکلی ج 5 ص 175). و رجوع به معجم البدان یاقوت ج 6 ص 259 و الذریعه ٔ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 30 و 747 شود.
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن احمدبن عرام بن احمد ربعی اسوانی . عالم و ادیب مصری بود و در سال 580 هَ . ق . درگذشت . و او را تألیفات ...
علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن حسن بن علی بن میمون ربعی دمشقی ، مشهور به ابن ابی زروان ، محدث وحافظ بود. در سال 362 هَ . ق . متولد شد و...
علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن عدلان بن حمادبن علی ربعی موصلی ، ملقّب به عفیف الدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی موصلی شود.
علی ربعی . [ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن عیسی بن فرج بن صالح ربعی شیرازی الاصل بغدادی ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به کمال الدین و منعوت به ا...
علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن محمدبن صافی بن شجاع ربعی مالکی ، مکنّی به ابوالحسن . مورخ و ساکن دمشق بود و در سال 435 یا 444 هَ . ق ...
علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن محمد ربعی ، مشهور به لخمی و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی لخمی شود.
علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن محمودبن حسن بن نبهان یشکری ربعی . رجوع به علی یشکری شود