اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عمر

نویسه گردانی: ʽMR
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن شَبّةبن عُبیدةبن ریطه ٔ نمیری بصری ، مکنی به ابوزید. شاعر، راویة و مورخ قرن سوم هجری . رجوع به ابوزید(عمربن شبةبن ...) و مآخذ ذیل شود: الاعلام زرکلی چ 2 ج 5 ص 206، ارشاد الاریب ج 6 ص 48، تهذیب التهذیب ج 7 ص 460، فوات الوفیات ج 1 ص 378 و بغیةالوعاة ص 361.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۳۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن حسین بن مالک شیبانی اشنانی . رجوع به ابوالحسین (عمربن ...) شود.
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن حسین سیوطی . رجوع به عمر مکرم شود.
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن حفص بن عتاب . رجوع به ابوحفص (عمربن ...) شود.
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن حفص بن عثمان . مشهور به ابن حفص . رجوع به عمر مهَلَّبی شود.
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن حفص بن عمربن ثابت . رجوع به ابوسعد (عمربن ...) شود.
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن حفص (حفصون ) بن عمربن جعفربن شتیم بن دمیان بن فَرغَلوش بن اذفونش . مشهور به ابن حفصون . وی از شورشیان اندلس د...
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن حفص عبدی . رجوع به ابوحفص (عمربن ...) شود.
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن حکم بن رافع انصاری . رجوع به ابوحفص (عمربن ...) شود.
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن حمامة. عمربن ابراهیم . مشهور به ابن حمامة. رجوع به عمر شافعی شود.
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن حیدر. از امرای منگیت در بخارا بود. وی در سال 1242 هَ .ق . حکومت کرد. (از طبقات سلاطین اسلام ص 248).
« قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۵۳ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.