گفتگو درباره واژه گزارش تخلف عمعم نویسه گردانی: ʽMʽM عمعم . [ ع ُ ع ُ ] (اِ صوت ) صوتی از خر، جز صوت عرعر و عان عان . (یادداشت مرحوم دهخدا) : چو به عانعان رسی فرومانی ای مَه عانعان ِ خر، نه عمعم خر.سوزنی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه واژه معنی امام وردی قاجار امام وردی قاجار. [ اِ وِ ی ِ ] (اِخ ) از شاعران قرن سیزدهم بود. برای اطلاع از شرح احوال و آثارش به نگارستان دارا تألیف عبدالرزاق دنبلی ... امام زاده محمود امام زاده محمود. [ اِ دَ/ دِ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بویراحمدی سردسیری بخش کهگیلویه ٔ شهرستان بهبهان واقع در 38 هزارگزی شمال خاوری ب... امام زاده یوجان امام زاده یوجان . [ اِ دَ / دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گله زن بخش خمین شهرستان محلات ، واقع در 12 هزارگزی خاوری خمین و 6 هزارگزی شمالی ... امام محمد غزالی امام محمد غزالی . [ اِ م ُ ح َم ْ م َ دِ غ َزْ زا ] (اِخ ) رجوع به ابوحامد غزالی شود. امام موسی کاظم امام موسی کاظم . [ اِ سا ظِ ] (اِخ ) موسی بن جعفربن علی بن حسین بن علی (ع ). امام هفتم شیعه ٔ امامیه ٔ اثناعشری . رجوع به موسی ... شود. امام الدین واعظ امام الدین واعظ. [ اِ مُدْ دی ع ِ ] (اِخ ) از بزرگان اصفهان در عهد آل مظفر بود. (تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 371 و 384). امام الدین یحیی امام الدین یحیی . [ اِ مُدْ دی ی َح ْ یا ] (اِخ ) (ملک سعید...) در زمان منکوقاآن با برادرش ملک افتخارالدین محمد بخاری بوده است در حکومت قز... امام احمد غزالی امام احمد غزالی . [ اِ اَ م َ دِ غ َزْ زا ] (اِخ ) احمدبن محمدبن محمدبن احمد غزالی طوسی مکنی به ابی الفتح برادر امام محمد غزالی بوده است .... امام زاده اباذر امام زاده اباذر. ۞ [ اِ دَ / دِ اَ ذَ ] (اِخ ) دهی است کوچک ازدهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان قزوین ، واقع در 18 هزارگزی شمال قزوین . در ک... امام ابوبکر شاشی امام ابوبکر شاشی . [ اِ اَ بو ب َ رِ ] (اِخ ) محمدبن علی اسماعیل قفال شافعی . رجوع به ابوبکر شاشی شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ صفحه ۱۶ از ۱۹ ۱۷ ۱۸ ۱۹ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود