عمیر
نویسه گردانی:
ʽMYR
عمیر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی سیستانی . از بزرگان و فضلای سیستان بود و نام او در تاریخ سیستان آمده است . رجوع به تاریخ سیستان ص 20 شود.
واژه های همانند
۱۳۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
چارباغ امیر مزید ارغون . [ غ ِ اَ م َ اَ ](اِخ ) در ظاهر بلخ است . (مرآت البلدان ج 4 ص 35).
مهرعلی خان از القاب خدایی خان در حدود سال 1260خورشیدی در الشتر به دنیا آمد چهره ای خوش سیما و خوش چهره داشت و بی شک در زمان خود قدرتمندترین خان استان ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
امیر باسکه میر (بایسنقربیگ چمشگزک) امیرالامرای کردهای ملکشاهی چمشگزک و جد طوایف گرزدین وند ایل ملکشاهی (طوایف خمیس، رستم بیگ/روسگه، کاظم بیگ، نظربیگ/ن...