عن
نویسه گردانی:
ʽN
عن . [ع َن ْ ن َ ] (ع حرف مصدری ) حرف مصدری بمعنی «اینکه » وآن در محاورات بنی تمیم بجای أن ّ به کار می رود، چنانکه بجای أشهد أن ّ محمداً رسول اﷲ، گویند: أشهد عَن ّ محمداً... (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱۰۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
ژوئی آن ژزاس . [ آ ژُ ] (اِخ ) ۞ نام کمونی در «سن -اِ-اُواز» از ولایت ورسای بر کنار بیور به فرانسه ، دارای 2029 تن سکنه .
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
شاتله آن بری . [ ت ُ ل ِ ب ِ ] (اِخ ) ۞ (لو) مرکز کمون سن - اِ - مارن ۞ ، از آروندیسمان ملن ۞ ؛ دارای 1050 نفر جمعیت است .
پاله ان تلژی . [ ل ِ اُ ت ُ ل ُ ] (فرانسوی ، اِ) ۞ علم نباتات و حیوانات محجّر. دانش مستحاثات .
استک آن ترنت . [ اِ ت ُ تْرِ / ت ِ رِ ] (اِخ ) ۞ شهری به انگلستان (استافرد)، نزدیک نیوکاسل ، دارای 276000 تن سکنه و چینی سازی دارد.
پاله ان تریوم . [ ل ِ اُ ت ِ ] (فرانسوی ، اِ) ۞ نوعی از جانوران ضخیم الجلد محجّر در زمینهای قدیم اِئوسن اروپا.
لاندن آن هسبی . [ دِ هَِ ب ِ ] (اِخ ) ۞ نام منطقه ای از بلژیک (ایالت لیژ)، دارای سه هزار و پانصد تن سکنه .
ان کان و لابد. [ اِ کان َ وَ ب ُدْ دَ ] (ع جمله ٔ شرطیه ، ق شرطی ) در صورت لزوم . در صورت ناچاری . اگر چاره ای نیست .