غازی
نویسه گردانی:
ḠAZY
غازی . (اِخ ) یکی از امرای ایوبیین در حلب . (النقود العربیة ص 128).
واژه های همانند
۵۷۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۸ ثانیه
قاضی ابن عقیل . [ اِ ن ُ ع َ ] (اِخ ) عبداﷲبن عبدالرحمن . رجوع به ابن عقیل ابومحمد شود.
قاضی ابن فرضی . [ اِ ن ُ ف َ ] (اِخ ) عبداﷲبن محمد. رجوع به ابن فرضی ابوالولید شود.
قاضی ابن ابیض . [ اِ ن ُ اَ ی َ ] (اِخ ) محمدبن یوسف بن حسین بن عبداﷲ حلبی ، معروف به ابن ابیض و مشهور به قاضی عسکر. از افاضل دانشمندان ح...
ابن خلال قاضی . [ اِ ن ُ خ َل ْ لا ل ِ ] (اِخ ) ابوعمر احمدبن محمدبن حفص الخلال المعتزلی البصری . او صحبت صیمری و ابوبکربن اخشید را دریافته ...
قاضی مسعود قمی . [ م َ دِ ق ُ ] (اِخ ) رجوع به قاضی قمی شود.
قاضی نجم الدین . [ن َ مُدْ دی ] (اِخ ) طبسی . رجوع به قاضی طبسی شود.
گوران آباد قاضی . (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش سلدوز شهرستان ارومیه واقع در 5500 گزی شمال باختری نقده و 3500 گزی شمال باختری شوسه ...
قاضی شیخ کبیر. [ش َ خ ِ ک َ ] (اِخ ) رجوع به قاضی زاده ٔ اردبیلی شود.
قاضی شمس الدین . [ ش َ سُدْ دی ] (اِخ ) اصلش از طبس است . اما در هرات متوطن بود و در علوم معقول محسود اقران و با وجود انواع فضائل و کمالات ...
قاضی شمس الدین . [ ش َ سُدْ دی ] (اِخ ) عالمی است یگانه و فاضلی است فرزانه گویند در نیشابور بخیه ٔ دلش از دست پسر خیاطی بروی کار افتاده و...