اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غازی

نویسه گردانی: ḠAZY
غازی . (اِخ ) ابن قَیس . از مشاهیر محدثین و از اصحاب مالک است که در ایام خلافت مأمون خلیفه ٔ عباسی میزیسته و هم در ایام خلافت او وفات یافته است . (تاریخ الخلفاء چ دمشق ص 221). الغازی ابن قیس الاندلسی (199 هَ . ق . / 814 م .) فقیه من النحاة کان مؤدبا بقرطبة و رحل الی المشرق و حضر تألیف مالک موطأه و هو اول من ادخله الاندلس و کان عبدالرحمن بن معاویة الخلیفة فی الاندلس یجله یعظمه و یأتیه فی منزله و عرض علیه القضاء فابی . (اعلام زرکلی ج 2 ص 756).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۷۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۶ ثانیه
قاضی القضاة. [ ضِل ْ ق ُ ] (اِخ ) محمدبن یعقوب بن محمدبن ابراهیم بن عمربن بکر صدیقی شافعی فیروزآبادی ، مکنی به ابوطاهر و ملقب به مجدالدین ش...
قاضی القضاة. [ ضِل ْق ُ ] (اِخ ) محمودبن احمد. رجوع به قاضی عینی شود.
قاضی القضاة. [ ضِل ْ ق ُ ] (اِخ ) یعقوب بن ابراهیم ، مکنی به ابویوسف . رجوع به ابویوسف یعقوب شود.
قاضی قوشچی . (اِخ ) دهی است ازدهستان نجف آباد شهرستان بیجار. در 25000گزی خاور شهر بیجار و کنار شوسه ٔ بیجار به سنندج و در تپه ماهورواقع و سرد...
قاضی مخرمی . [ م ُ خ َرْ رَ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲبن مبارک قرشی (بولاء)، مکنی به ابوجعفر قاضی حلوان در عراق و از حافظان موثق حدیث است . بخ...
قاضی معافی . [ م ُ ] (اِخ ) رجوع به قاضی نهروانی شود.
قاضی منصور. [ م َ ] (اِخ ) عبداﷲبن علی بخاری ملقب به تاج الدین و مشهور به قاضی منصور و مکنی به ابوعبداﷲ از اکابر علمای حنفیه و از مردم سج...
قاضی کلایه . [ ک َ ی َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان فشکدره بخش آبیک شهرستان قزوین . در 18هزارگزی شمال آبیک و 9هزارگزی جمعآباد در کوهستان واقع و...
قاضی کیرنگ . [ ی ِ رَ ] (اِخ ) مردی از معاصران انوری است . هجو او در اشعار انوری آمده است :حبذا کیر قاضی کیرنگ آنکه دارد ز سنگ خارا ننگ . انو...
کلاته قاضی . [ ک َ ت ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه . در دامنه واقع شده و معتدل است . سکنه 132 تن . آب آ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.