غاضی
نویسه گردانی:
ḠAḌY
غاضی .(ع ص ) شتری که درخت غضا خورد. || تاریک وروشن . (از اضداد). (کنزاللغة). رجوع به غاض شود.
واژه های همانند
۵۷۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
غازی . (اِخ ) ابن عبدالرحمان بن ابی محمد کاتب دمشقی ملقب به شهاب الدین . وی در سال 630 هَ . ق . تولد یافت و از احمدبن عبدالدائم حدیث شنید ...
غازی . (اِخ ) ابن عبداﷲ. یکی از جنگجویان و مجاهدین اسلام که در زمان عمربن عبدالعزیز برای چنگ با دشمنان اسلام به فارس آمده و در آن جا شه...
غازی . (اِخ ) ابن عثمان . ادیبی شافعی مذهب و دمشقی ، خط نیکو می نوشته و بر نظم شعر قدرت داشته و بسیار تلاوت قرآن میکرده و گشاده روی بوده ا...
غازی . (اِخ ) ابن عمادالدین زنگی . یکی از اتابکان موصل و شام ملقب به سیف الدین که بعد از کشته شدن پدرش عمادالدین زنگی بن آقسنقر فرمانرو...
غازی . (اِخ ) ابن قَرااَرسَلان یک تن از سلسله ٔ امرایی که در ماردین فرمانروایی داشته اند. آغاز حکومت این سلسله بر ماردین بعداز سال 490 و ...
غازی . (اِخ ) ابن قطب الدین ملقب به سیف الدین از اتابکان موصل . مؤلف حبیب السیر آرد: سیف الدین غازی بعد از فوت پدر در موصل بر مسند سرافرا...
غازی . (اِخ ) ابن قَیس . از مشاهیر محدثین و از اصحاب مالک است که در ایام خلافت مأمون خلیفه ٔ عباسی میزیسته و هم در ایام خلافت او وفات ...
غازی . (اِخ ) ابن گُمُشتَکین . از امرای سلسله ٔ دانشمندی که در ولایت کاپادوکیا حکمرانی میکردند و در جنگهای صلیبی دخالتهای مهم داشتند و به د...
غازی . (اِخ ) (ابوالَ ...) (اِخ ) نام سه تن از خانان خیوه که از سال 921 تا 1289 هَ . ق . در خیوه حکومت داشته اند. (ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسل...
غازی . (اِخ ) (ابوالَ...) آخرین تن از امرای جانی یا امرای هشترخانی که از سال 1758 تا 1785 م . در ولایات زیر جیحون فرمانروابوده است . امرای ...