اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غراب

نویسه گردانی: ḠRʼB
غراب . [غ ُ ] (اِخ ) جائی است به دمشق . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جای معروفی است به دمشق . کثیر گوید :
فلولا اﷲ ثم ندی ابن لیلی
و انی فی نوالک ذوارتعاب
و باقی الود ما قطعت قلوصی
مسافة بین مصر الی غراب
و از جمله ٔ دلایل بر اینکه غراب در شام است قول عدی بن الرقاع است که گوید :
کلما ردنا شطاً عن هواها
شطنت دار میعة حقباء
بغراب الی الالاهة حتی
تبعت امهاتها الاطلاء
فتردَّدن بالسماوة حتی
کذبتهن غدرها و النِّهاءُ.
وهمه ٔ این نواحی چنانکه ابن السکیت در شرح شعر کثیر آورده در شام است .

(از معجم البلدان ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
قراب الشی ٔ. [ ق ُ بُش ْ ش َی ْءْ ] (ع اِ مرکب ) هرچه قریب مرتبه ٔآن باشد. (منتهی الارب ). هرچه نزدیک و قریب به مرتبه ٔ آن چیز باشد. (ناظم ...
قراب المؤمن . [ ق ُبُل ْ م ُءْ م ِ ] (ع اِ مرکب ) دانائی و دریافت وی . (منتهی الارب ). دانائی و دریافت مؤمن . (ناظم الاطباء). در حدیث است : ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.