گفتگو درباره واژه گزارش تخلف غرار نویسه گردانی: ḠRʼR غرار. [ غ َرْ را ] (ع ص ) مکار. سخت فریبنده . خداع . (المنجد) ۞ . برای مبالغه است در معنای غارّ. (اقرب الموارد). رجوع به غارّ شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه واژه معنی قرار کردن قرار کردن . [ ق َ ک َدَ ] (مص مرکب ) آرام کردن . آرام گرفتن : کرده اهل مشرق و مغرب به انصافت قرارگشته چشم ملت و دولت به اقبالت قریر. ام... قرار گرفتن قرار گرفتن . [ ق َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) ساکن شدن . || آسوده گشتن . راحت شدن . || آرام گرفتن . (ناظم الاطباء) : وزارت از بر تو رفت ۞ ب... قرار کفالت این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. ازین قرار ازین قرار. [ اَ ق َ ] (ق مرکب ) مخفف از این قرار. ازین گونه . ازین قبیل . از این نوع . بهمین وجه : بزیر خاک دلم گر ازین قرار طپدبرون خاک ... قرار داشتن قرار داشتن . [ ق َ ت َ ] (مص مرکب ) ثبات ورزیدن . || ثابت شدن . مقرر شدن . معین شدن . (ناظم الاطباء). قرار و مدار قرار و مدار. [ ق َ رُ م َ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) بند و بست . || عهد. || شرط. (ناظم الاطباء). رجوع به قرار مدار شود. قول و قرار قول و قرار. [ ق َ / قُو ل ُ ق َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) عهد و پیمان . رجوع به قول شود. قرار گرفتن بر قرار گرفتن بر چیزی. بر چیزی قرار گرفتن. قرار یافتن بر چیزی. قرار در اینجا به معنای تصمیم و رأی و حکم نهایی و محکم و تخلفناپذیر و تغییرناپذیر است: «و ... هدف قرار دادن زدن، شلیک کردن، تاختن، تازش - آفند - حمله کردن (حقیقی و مجازی) (فرهنگ بزرگ سخن). هدف و قرار دو واژه ی عربی است و همتای پارسی ترکیب: هدف قرار دادن این ... قرار منع تعقیب این سه واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: انانوتان ánânutân (سنسکریت: ánanuttâna) **** فانکو آدینات 09163657861 تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۴ ۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود