اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غرب

نویسه گردانی: ḠRB
غرب . [ غ ُ رُ ] (ع ص ، اِ) مسافر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || غریب . (غیاث اللغات ) (اقرب الموارد). || نادر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). || نهی غرب ؛ جائی است . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۵ ثانیه
ذات قرب . [ ت ُ ق َ ] (اِخ ) موضعی است . و در آن جنگی بوده است عرب را.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
اجر و قرب . [ اَ رُق ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) (شاید محرف ارج و قرب ).- بی اَجر و قُرب ؛ بی ارز. بی حُرمت .
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.