اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غرض

نویسه گردانی: ḠRḌ
غرض . [ غ ُ رُ ] (ع اِ) ج ِ غُرضَة. (منتهی الارب ). غُرض . (اقرب الموارد). رجوع به غرضة شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
غرض رانی . [ غ َ رَ ] (حامص مرکب ) غرض راندن . غرض ورزیدن . باغرض بودن . رجوع به غرض و غرض راندن شود.
غرض آشنا. [ غ َ رَ ] (ص مرکب ) مطلب دوست و خودغرض . (آنندراج ). ترکیبی است از غرض و آشنا؛ یعنی کسی که به مقصودآشنا است . شریک و وابسته . غرض...
غرض آلود. [ غ َ رَ ] (ن مف مرکب ) غرض آلوده . آنچه به غرض آلوده باشد. غرض آمیز: اخبار غرض آلود. سخنان غرض آلود.
صاحب غرض . [ ح ِ غ َ رَ ] (ص مرکب ) مغرض . آنکه نیت بد دارد : و سخن صاحب غرضان نشنود تا به غور گناه نرسد. (سعدی ).ز صاحب غرض تا سخن نشنوی که...
غرض شخصی . [ غ َ رَ ض ِ ش َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) غرض نفسانی . سود خود جستن و دشمنی و کینه داشتن با کسی . رجوع به غرض و غرض نفسانی شود...
غرض کردن . [ غ َ رَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) قصد کردن . || آزردن . ظلم و تعدی کردن . ضدیت کردن . حسد بردن . کینه ورزیدن . شعبده به کار بردن برای...
غرض آلوده . [ غ َ رَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) غرض آلود. غرض آمیز. رجوع به غرض آلود و غرض شود. || خودخواه و آلوده به خودکامی . (ناظم الاطباء).
غرض و مرض . [ غ َ رَ ض ُ م َ رَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) در تداول عامه ، نظر شخصی . اشکال تراشی در کار کسی ۞ . دشمنی و دوروئی .
غرض داشتن . [ غ َ رَ ت َ ] (مص مرکب ) قصد داشتن . مراد و مقصود داشتن . || کینه داشتن . (ناظم الاطباء). با غرض بودن . سود خود جستن و دشمنی و ک...
غرض راندن . [ غ َ رَ دَ ] (مص مرکب ) غرض رانی . غرض ورزیدن . باغرض بودن . سود خود جستن و دشمنی و کینه داشتن باکسی . به کار بردن غرض در کاره...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۵ ۳ ۴ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.