اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غریب

نویسه گردانی: ḠRYB
غریب . [ غ َ ] (اِخ ) نام کنیز آوازخوانی بود که مأمون خلیفه ٔ عباسی وی را برای محمدبن حامد تزویج کرد. (ایضاً از تاریخ الخلفاء ص 216). برای تفصیل رجوع به کتاب مذکور شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
بطلمیوس غریب . [ ب َ ل َ س ِ غ َ ](اِخ ) از فلاسفه ٔ طبیعین و از اوست : کتاب اخبار ارسطالیس و وفاته و مراتب کتبه . (ابن الندیم ). قفطی گوید: ا...
غریب الحدیث و القرآن . [ غ َ بُل ْ ح َ ث ِوَل ْ ق ُ آ ] (ع اِ مرکب ) (علم ...) حاجی خلیفه در کشف الظنون گوید: امام ابوسلیمان حمدبن محمد ۞ ...
قریب . [ ق َ ] (ع ص ) نزدیک . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). واحد و جمع در آن یکسان ، و قوله تعالی « : ان رحمة اﷲ قریب » (قرآن 56/7...
قریب . [ ق ُ رَ ] (اِخ ) لقب پدر اصمعی است . (منتهی الارب ).
قریب . [ ق ُ رَ ] (اِخ ) نام رئیسی است از خوارج . (منتهی الارب ).
قریب . [ ق ُ رَ ] (اِخ ) ابن یعقوب . کاتبی است . (منتهی الارب ).
قریب . [ ق َ ] (اِخ ) عبدی از محدثان است . (منتهی الارب ).
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: پنته pante (سغدی) نزدیک (مانوی و پهلوی)*** فانکو آدینات 09163657861
فصل قریب . [ ف َ ل ِ ق َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح منطق ) آنکه نوع خود را از جمیع مشارکات در جنس امتیاز دهد، چون «ناطق » به نسبت انس...
محمد قریب (۱۲۸۸ در تهران - ۱۳۵۳) از اولین پزشکان متخصص طب اطفال ایران و بنیانگذار طب نوین اطفال در ایران و از بنیانگذاران بیمارستان مرکز طبی کودکان بو...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۱۰ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.