اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غزل

نویسه گردانی: ḠZL
غزل . [ غ َ ] (ع مص ) رشتن ۞ .مغزول ، نعت از آن است . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). ریسمان رشتن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 73). ریسیدن . (غیاث اللغات ). رشتن . غُزول . || نوازش کردن : اخذ فی غزلهم والرفق بهم . (دزی ج 2 ص 211). || (اِ) رشته ۞ . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ریسمان . رسمان . (لغت محلی شوشتر ذیل رسمان ). ریسمان . (مهذب الاسماء) (غیاث اللغات ). مغزول از نظر تسمیه به مصدر و منسوب آن غزلی است . (اقرب الموارد). ج ، غُزول . (دزی ج 2 ص 211). رسن . (غیاث اللغات ).
- دارالغزل ؛ جایی که زنان رشته های خود را میفروشند. (دزی ج 2 ص 211).
- غزل حریر ؛ ابریشم رشته شده .
- غزل قطن ؛ کتان رشته شده .
|| ریسمانی که با آن جانوران وحشی را میگیرند. || پیچک مو (درخت ). || شراب غزل الکرم ؛ از نوشابه هایی که معده را تقویت کنند و اشتها آورند. (دزی ج 2 ص 211).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
قذل . [ ق َ ] (ع مص ) در پس سر زدن . || برگردیدن . || جور کردن . || در پی رفتن . || عیب کردن . || کوشش نمودن در کار. (اقرب الموارد) (...
قذل . [ ق ُ ذُ ] (ع اِ) ج ِ قذال . پشت سر. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به قذال شود.
قزل لو. [ ق ِ زِ ] (اِخ ) دهی از بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع در 48 هزارگزی شمال باختری سراسکند و 18 هزارگزی شوسه ٔ تبریز به سراسکند و 10 هز...
قزل ونک . [ ق ِ زِ وَ ن َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ارس کنار بخش پلدشت شهرستان ماکوواقع در 44 هزارگزی جنوب خاوری پلدشت . موقع جغرافیایی آن جلگه...
قزل یول . [ ق ِ زِ یُل ْ ] (اِخ ) دهی از دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر واقع در 34 هزارگزی شمال کلیبر و 24 هزارگزی شوسه ٔ اهر به کلیبر. ...
قزل آغل . [ ق ِ زِ غ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان الند بخش حومه ٔ شهرستان خوی واقع در 50 هزارگزی شمال باختری خوی و 14 هزارگزی باختر شوسه ٔ خوی ب...
قزل آلا. [ ق ِ زِ ] (ترکی ، اِ مرکب ) نوعی از ماهی است . (آنندراج ، از سفرنامه ٔ شاه ایران ). نوعی است از ماهی که نقطه های سرخ بر اعضاء دارد ...
قزل تپه . [ ق ِ زِ ت َپ ْ پ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کرانی شهرستان بیجار واقع در 14 هزارگزی شمال باختری حسن آبادسوگند و 2 هزارگزی محمدجان . مو...
قزل داش . [ ق ِ زِ ] (اِخ ) دهی از دهستان سکمن آباد بخش حومه ٔ شهرستان خوی واقع در 54 هزارگزی شمال باختری خوی و 8500 گزی شمال شوسه ٔ سیه چشم...
قزل داغ . [ ق ِ زِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ساری سوباسار بخش پلدشت شهرستان ماکو واقع در 40 هزارگزی جنوب باختری پلدشت و در مسیر شوسه ٔ ماکو به ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۱۱ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.